خسته شدم از دسشون هر چی میشه من مقصرم حالا بخواد سرماخوردگی باشه یا هر چیز دیگه از مادرم گرفته تا مادر شوهر و پدر شوهر و خود شوهر
چون از خودت دفاع نمیکنی یه دو بار از خودت در برابر حرفاشون دفاع کنی دیگه نمیگن
دلم گرفته مخصوصا از شوهرم . تو رسیدکی به بچم هیچ نقشی نداره فقط نظر میده و غر میزنه سرم
هرچی میگم فایده نداره واقعا چرا درک نمیکنن
متاسفانه بعضی وقتا منظوری هم ندارن فقط دهنشونو باز میکنن یه حرفی زده باشن و دل بشکنن... نشنیده بگیر تا بهت سخت نگذره...
به من بگن چرا مراقب نبودی بچه سرما خورده... میگم هر بچه ای ممکنه سرما بخوره اتفاقا سرما خوردگی بدن بچه رو ایمن و قوی میکنه بگن چرا بچه سرش خورد به میز... میگم مگه حالا چی شده دوتا گریه میکنه دردش یادش میره به جاش سرش محکم میشه و تجربه بچه ام زیاد ... کلا تو جواب دادن واردم برای همین کسی دیگه چیزی نمیگه و همه به کارهای من ایمان دارن.. البته داشتن اطلاعات کافی درمورد بچه داری نوین برای یه مادر واجبه چون گاهی وقتا حرف قدیمیا اشتباهه مثل پوشاندن زیاد بچه
خب هیچکسی به اندازه مادر بچه بهش رسیدگی نمیکنه بخدا دیگه انرژی ندارم آخرش هم فقط غر غر غر
تنها دلیلش اینه که به همسرت مسئولیت بچه رو نمیدی همسر منم تا وقتی که بهش مسئولیت نداده بودم همین جوری بود اما الان به بهانه اینکه میخوام غذا بپزم یا....شده یه ربع بچه رو میدم دیگه از شر غرهاش راحت شدم چون میفهمه یه نفرم و هزار تا دست ندارم و بعدم اینکه این چیزا واسه ی اکثر بچه ها پیش میاد و هیچ ربطی به مادر نداره
بانوی آسمانی آخه به مادر و خانواده شوهر روم نمیشه چیزی بگم فقط زورم به شوهرم میرسه خودمو خالی میکنم سرش کم هم نمیاره
بهارک اکثر روز سر کاره بعد که اومد رفت خونه باباش با برادرش پلی استیشن بازی کنه ساعت 12 اومده طلبکارم هست چرا بچه اینطوره چرا اونطوره اعصابمو ریخت بهم
عزیزم قرار نیست باهاشون دعوا کنی... با توجه ه تجربیات و اطلاعاتت بهشون با آرامش بفهمون که کارت ایرادی نداره
بخدا از صبح تا الان مشغول بچم حتی حموم وقت نکردم برم موهامو شونه نکردم . همش سر ما خورده و اسهاله دندوناشم اذیتن دیگه هلاک شدم
بانو جان ایراد من اینه که عصبی میشم از حرفاشون دوست دارم بزنمشون بخدا 
حق داری عصبی بشی ولی خودتو کنترل کن و در کمال آرامش حرفاتو بزن تا تو دلت نمونه و اونا هم بدونن شما یه مادر آڳاهی هستی که از همه بیشتر دلت برای بچه ات میسوزه
خب دیگه مشکل همین بی مسئولیتیشه با صحبت و ارامش براش توضیح بده که اونم پدره هر چه قدر هم که کار داشته باشه اما وظیفه پدریش میگه که نیم ساعت بچه رو بگیره تا مادر به خودش برسه براش از کارای زیادت بگو غر نزن اما بهش بگو همه چی رو اروم براش توضیح بده پیام های کوتاه در مورد بچه داری براش بفرست مطمئن باش بی نتیجه نیست کاری که من کردم و جواب گرفتم الان یه موقع هایی میگیره اش میگه تو به خودت برس خیلی خسته شدی هیچ کس باور نمیکنه این همون ادمی باشه که فقط به فکر خودش بوده و تمام وظیفه بچه به عهده ی من بود
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
