من ۵ سال بیماری روحی شدید داشتم.افسردگی بسیار شدید.جوری حالم بد بود که همه قطع امید کرده بودن و بجای آرزوی درمانم آرزوی مرگم رو می کردن.یه روز از این روزا تصمیم گرفتم که حالم خوب بشه و از تمسخر و تحقیر دیگران خودمو نجات بدم.حال من از اون چیزی که میشه تصور کرد خیلی بدتر بود.من بلند شدم با تکیه بر خودم و خدای خودم و زدم تو دهن تمام اون هایی که از شکست و نابودی من خوشحال بودن.من دوباره افتخار پدر و مادرم شدم.دوباره مایه ی فخر فروشی مادرشوهرم شدم.دوباره عزیز همسرم شدم.اینو یاد گرفتم که حال کسی عوض نمیشه مگر اینکه خودش بخواد.
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
خب وقتی اونا پولشم میدن نمیخان برخلاف عقایدشون باشه
شما حرف زور میزنی توهین هم میکنی
از اول مگه وضع مالی شوهرتو نمیدیدی
بیا عروسکاموببین😍...کانال عروسکسازی من رو تو ایتا سر بزن. https://eitaa.com/gisooarusak تنبلی تخمدان درمانش اصلاح سبک زندگیه برای اطلاعات بیشتر این پیج رو دنبال کنید و اگه بهتر شدین برام دعا کنیدniloofarpcossupport
تجربم به دخترایی میگم که هنوز ازدواج نکردن تصمیم خیلی سختیه حرف یه عمر زندگیه نگین به پدرومادر شما نمیفهمید،نگین خودمون بهتر میدونیم؛نگین ماعاشق هم هستیم،سرشون داد نزنین ،قهر نکنین بدونید اونا پدرومادرن بهتر میدونن اگه راضی نیستن بااون شخص ازدواج نکنید چون دوران عاشقی کوتاه بعدا میفهمید که اون شما بودین که نمیفهمیدید اون وقت دیگه دیره کاش زندگی دنده عقب داشت🥺😭😭😭
متاسفم چون قبل ازدواج می دیدی اینجوری بودن و قبول کردی و الان که میبینی برات بزن و برقص ندارن داری بهشون توهین میکنی.اگر احترام بذاری احترام میبینی.اگرم بی احترامی کنی قطعا خودتو بی احترام کردی.
همچنین برای اونا هم متاسفم که انهمه دختر متشخص اومدن یکیو برای پسرشون انتخاب کردن که بخاطر یه اهنگ تو عروسی اشغال خطابشون کنه
من ۵ سال بیماری روحی شدید داشتم.افسردگی بسیار شدید.جوری حالم بد بود که همه قطع امید کرده بودن و بجای آرزوی درمانم آرزوی مرگم رو می کردن.یه روز از این روزا تصمیم گرفتم که حالم خوب بشه و از تمسخر و تحقیر دیگران خودمو نجات بدم.حال من از اون چیزی که میشه تصور کرد خیلی بدتر بود.من بلند شدم با تکیه بر خودم و خدای خودم و زدم تو دهن تمام اون هایی که از شکست و نابودی من خوشحال بودن.من دوباره افتخار پدر و مادرم شدم.دوباره مایه ی فخر فروشی مادرشوهرم شدم.دوباره عزیز همسرم شدم.اینو یاد گرفتم که حال کسی عوض نمیشه مگر اینکه خودش بخواد.
اره دقیقا مثل اونا هستم.و شما هم دقیقا بی ادب.باشه میرم.شما انقد ادب نداری که با عفت کلام صحبت کنی.
خیر پیش
من ۵ سال بیماری روحی شدید داشتم.افسردگی بسیار شدید.جوری حالم بد بود که همه قطع امید کرده بودن و بجای آرزوی درمانم آرزوی مرگم رو می کردن.یه روز از این روزا تصمیم گرفتم که حالم خوب بشه و از تمسخر و تحقیر دیگران خودمو نجات بدم.حال من از اون چیزی که میشه تصور کرد خیلی بدتر بود.من بلند شدم با تکیه بر خودم و خدای خودم و زدم تو دهن تمام اون هایی که از شکست و نابودی من خوشحال بودن.من دوباره افتخار پدر و مادرم شدم.دوباره مایه ی فخر فروشی مادرشوهرم شدم.دوباره عزیز همسرم شدم.اینو یاد گرفتم که حال کسی عوض نمیشه مگر اینکه خودش بخواد.