من قهر کردم و خونه پدرم بودم قصدمم طلاق پنج شیش ماه که بودم اصلا نه زنگی زد نه پیامی
خودمم مطمئن بودم دوسم نداره و انتخابش خانوادشه
طبقع بالاشون بودیم قبل رفتنمم مادرشوهرم همش تهدیدم میکرد که اینجوری که تو با من رفتار میکنی نمیذارم اینجوری پیش بره(منظورش طلاق بود)وقتیم من قهرکردم کلا پیش خانوادش بود هیچوقت سراغی ازم نگرفت
پیش خودم میگم مگه چقد بد بودم که این رفتاررو داشت؟ :) همه میگن خیلی بی احساسه
ولی سر لجبازی اون و دخالتای مادرش زندگی من بهم خورد تو سن 20سالگی مطلقع میشم...
همیشه هم طلاق بد نیس
آغازی دوباره برای زندگی جدید
با خود شوهرت مشکلت چی بود
چقد بدم میاد از اون دسته از مردایی که میبینن حق با زنشونه بازم به حرف مادرشون گوش میدن
خب سنت خیلی کمه واسه ازدواج الان این سن دقیقا سنیه که تازه خودتو پیدا میکنی ببینی با خودت چند چندی بعد رفتی ازدواج کردی؟ اونم چه آدمی
بعدشم ناراحت نباش طلاق برای بعضیا واقعا آزادی و بهترین احساسه
کاشکی مردا اول مستقل بشن بعد ازدواج کنن
خوب متوجه میشم چی میگی، خودم سالها قبل لمس کردم
ببین نگران نباش، خیلی جوونی،، طلاق هزار درجه بهتر از زندگی با ادم بی مسئولیت هست،
وقتی پنج شش ماه نه زنگ زده نه سراغتو گرفته اگرم اومد دیگه نباید بری. اون به زندگی بدون تو عادت کرده. اگرم بیاد دنبالت و برگردی هر چی بشه میگه برو خونه بابات. چون یاد گرفته بدون تو زندگی کنه
عزیزم ۲۰ سالته میتونی بعدا انتخاب بهتری داشته باشی شاید خدا هم میخواد که زندگی بهتری داشته باشی
