2777
2789

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

من هفته ای ی بار میرم فردا هم مامانم نیست تازه همیشه اخلاقش اینکه اولویت مهمونی خانواده خودشه

اگه اینطوریه بگو من زودتر گفتم. باید بریم خونه مامانم.

یا هر کی بره خونه فامیل خودش


که اینطوری چهره جالبی نداره

خونه خواهر شوهر. چون خونه مامانم همیشه میرم ولی حالا که اون دعوت کرده میرم یه تنوعی هم میشه

اونا را میبینم همیشه ولی خونه مامانم کم میرم شوهرمم که عادتش شده هرجا اونا باشن هرچی اونا بگن هرکاری اونا بخوان پس دل من چی تازه باهاشون هم خوش نمیگذره

به هم دیگه بدی نکنید خیلی زود بدی مییینید 
اگه اینطوریه بگو من زودتر گفتم. باید بریم خونه مامانم. یا هر کی بره خونه فامیل خودش که اینطوری ...

گفتم هیچ جا نمیریم ولی خودش نیاید بفهمه من اول پیشنهاد دادم یعنی اینقدر من بی ارزشم

به هم دیگه بدی نکنید خیلی زود بدی مییینید 
اونجا دعوت شدی .حالا دو روز دیگه برو خونه ی مامانت اینقدر زندگی رو به خودتون تلخ نکنید 

زندگی پس چیه چرا من همیشه تلخ نکنم ولی اون همیشه ب من زندگی را تلخ کنه

به هم دیگه بدی نکنید خیلی زود بدی مییینید 
اونا را میبینم همیشه ولی خونه مامانم کم میرم شوهرمم که عادتش شده هرجا اونا باشن هرچی اونا بگن هرکاری ...

میفهمم چی میگی. منم اوایل ازدواج احساسات تورو داشتم. ولی کوتاه بیا. کم کم و با سیاست روش رو تغییر بده.

 از اول گارد نگیر

میفهمم چی میگی. منم اوایل ازدواج احساسات تورو داشتم. ولی کوتاه بیا. کم کم و با سیاست روش رو تغییر بد ...

الان ده ساله کنار اومدم و دوتا بچه دارم ازبس اینکارارا کرده خسته شدم سیاست هم نشونش دادم نفهمیده 

به هم دیگه بدی نکنید خیلی زود بدی مییینید 

کاش منو درک میکرد منم آدمم دل دارم هفته پیش خونه مامانش بود از صبح زود تا عصر ساعت پنج منم میخواستم پریود بشم حال نداشتم از لج من که گفتم بریم خونه تا یازده شب موند گفت دل مامانم ب دست آوردم پس من چی

به هم دیگه بدی نکنید خیلی زود بدی مییینید 
الان ده ساله کنار اومدم و دوتا بچه دارم ازبس اینکارارا کرده خسته شدم سیاست هم نشونش دادم نفهمیده&nbs ...

ببین تو الان پر از احساسات منفی هستی.

یه کم اگر منطقی فکر کنی میفهمی اونقدری که داری سخت می‌کنی سخت نیست فقط همسر شما از بس فشار آورده، شما تحت فشار داری اذیت میشی و از خواهرش بدت میاد

کاش منو درک میکرد منم آدمم دل دارم هفته پیش خونه مامانش بود از صبح زود تا عصر ساعت پنج منم میخواستم ...

اگه اینطوریه پس هر کی فقط خونه فامیل خودش بره.

شما تنها اونم تنها.

بچه ها هم هر جا که دوست داشتن

ببین تو الان پر از احساسات منفی هستی. یه کم اگر منطقی فکر کنی میفهمی اونقدری که داری سخت می‌کنی سخت ...

اره ازبس کوتاه اومدم الان داغونم حس میکنم نادیده گرفته شدم دیگه صبری برام نمونده 

به هم دیگه بدی نکنید خیلی زود بدی مییینید 
اره ازبس کوتاه اومدم الان داغونم حس میکنم نادیده گرفته شدم دیگه صبری برام نمونده 

میفهمم.

درست میگی.

شوهرت خودش تخم کینه رو کاشته. الان خودشم داره اذیت میشه شک نکن.

بهش بگو دوست داری بچه هات یه مادر مریض و داغون داشته باشند یا یه مادر شاد و سرحال؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز