مکه رو خواب دیدم خواب دیدم تو خونه خدام بیخیال را میرم واسه خودم اون ماشینا کوچیک آلودگی ندارن هست؟ اونا داشتن تمیز میکردن جارو میزدن کف زمین رفتم اونجا یه خانم بود لباس میفروخت پرسیدم چنده یه پیراهن هفت ملیون گفتم اوو چ خبره انگار دبی اومدم ایقد گرون میدی نخریدم بد همونجور از کنار اون چار گوش مشکی خونه خدا رد شدم خیلی تمیز بزرگ دلباز بودرفتم تو یه خونه وار خواب بیدار شدم