من یه صاحبخونه دارم که باهم تو یه ساختمونیم که سال اولی که اینجا بودم خیلی باهام خوب تا میکرد.البته اولش نه ها...وقتی دید من خیلی با محبت و احترام باهاش برخورد میکنم اونم رفتارشو خوب کرد.
اما خیلی دهن بین و دمدمیه...هرکی هرچی بهش بگه باور میکنه و سریع تغییر رفتار میده.
چند ماه پیش که از جلو در خونشون رد میشدم برم بیرون شنیدم خواهرش میگفت بهش که زیاد به مستاجرت رو نده پررو میشه و فلان و بهمان.
ولی دیگه کفشامو که پوشیدم واینستادم و سریع رفتم بیرون که گوش واینستم.
حالا از اون روز خیلی با من بد برخورد میکنه و تحقیر آمیز رفتار میکنه.
خیلی هم موذی و آب زیر کاهه پیش همسرم اصلا چیزی نمیگه اما تنها که هستم خیلی بد باهام برخورد میکنه.
امروز اومده دم خونه ام میگه آره راه پله ها کثیفه تمیز نمیکنی یکی بیاد خونمون زشته... پشت در پشت بوم اینجوری کثیف باشه...انگار مهموناش میان از پشت در پشت بوم رد میشن میرن خونه اشون😑
در حالی که من هر هفته راه پله هارو جارو میزنم و اون کناره هاش که فرش نیست رو دستمال خیس میکشم حتی سقف راه پله هارو هم جارو میکنم که عنکبوتی چیزی نمونه اصلا...
امروز به من میگفت باید خونه رو با سلیقه نگه داری...
در حالیکه خونه خودش پر از موش و سوسکه و همیشه از خونه اش بوی ج.ی.ش و پی پی میاد...
حرفای امروزش اونم اول صبحی خیلی بهم برخورد اما منی که هر لحظه از حقم دفاع میکنم نمیدونم چرا لال شدم و هیچی نگفتم الان خیلی عصبی و حرصی ام که بهش اجازه دادم منو بی سلیقه و شلخته خطاب کنه و تحقیرم کنه...
لعنت به همه صاحبخونه های ظالم💔