من قبلا فولاد کارمیکردم بعدش بخاطر شوهرم ک راضی نبود ولش کردم.تموممدتی کاونجا بودم ی همکاری داشتم همش فکر میکرد منو استخدام کردن ک اونو حذف کنن چون من بازم با آزمون وارد کارخونه شده بودم اونهمونجوری اومده بود از قبل اومده بود.خودشممیگف کارخونه اینایی ک ازنونکتبی رو قبول شدن ب رسمیت میشناسه احتمالا تو رو جذب کنن منمدلداری میدادم بهش کمن ک موندنی نیستم نگراننباش تو جات محکمه.رفیقم شده بودیم باهم و واقعا من بدخواهش نبودم حتی ی ذره !اما اون احساس میکردم یکمکی حسادت داشت.خلاصه گذشت و من استعفا دادمو دوسال گذشت حالا اونو اخراج کردن ب بهانه تعدیل نیرو.اونروز بهم پیام ک میدادیم گف ک مندیگه نمیرم سرکار منم احساساتی شدم گفتم بذار بهش زنگ بزنم حرف بزنیم ..
جواب نداد
بعد من متوجه شدم ک عمدا جواب نداده ک صحبت نکنه
منم دیگه نزنگیدم تااینکه همش تو دایرکت بهم دایرکت میداد و پست میفرستاد ی روز گفتم چرا جواب ندادی بهانه بیخودی آورد گفتم خ بی معرفتی ک نسبت ب تماسم انقد بی تفاوت بودی میتونسی بپرسی آیا کاری داشتم کزنگ زدم...گف تو فهمیدی من فولاد نمیرم حساس شدی زنگ زدی وگرنه چرا قبل نمیزدی
منم بحدی بهم برخورد ک گفتم من اگ زنگنمیزدم چون نمیخواستم فک کنی دنبال اینم از محیط کار سابقم اطلاعات بگیرم ولی الان کنمیری دیدم اشکالی نداره اگ الان صحبت کنیم.و اگ میدونستم تو اینطور فک میکنی و عمدا جواب ندادی عمرا دوباره باهات ارتباط میکرفتم در آخر گف سر چ چیزایی حرص میخوری ...منم گفتم آخه توهین ک فقط فوحش نیس!این حرف تو پرازتوهین بود برام مث توگوشی بود....حالا بیاید بگید واقعا بی دلیله ناراحتی م؟نباید دلخور میشدم؟در آخرم گفتم ترجیح میدمرفاقت واقعی رو حفظ کنم ن رفاقت پراز دوز و کلک رو.انفالوش کردم کلا