دوشب پیش عروسی دخترخاله شوهر بود(ماعقدیم)رفتیم عروسی و اونجا چندبار واسه اینکه حواسش بهم نبود و همش از کنارم پامیشد میرفت باهاش سنگین شدم (قبلا بارها بهش گفتم یجا میریم توجهت به من باشه)که یکی دوبار بهم ادا اشاره زد به نشونه اینکه ببخشید.اما اخر عروسی رفتم پیشش بشینم گفت پاشو بریم من خستم.بعد که رفتیم از صاحب مجلس خدافظی کنیم مادرش گفت حالا بشین یخورده میریم.بعد من بهش گفتم اومدم پیشت بشینم فرار کردی گفتی پاشو بریم الان خستگیت ریخته که تنها نشستی اینجا؟یهو بد عصبانی شد گفت من خستم اه.بعدم ازمجلس زد بیرون با عصبانیت.حالا داشتیم میومدیم یخورده نازشو کشیدم اما یه کلمه حرفم نزد باهام فقط گفت حوصله تیکه پروندناتو ندارم.عصبی بود.حالا جمعه تولدشه.میخواستم سوپرایزش کنم بهش پیام دادم فرداشب بیا خونمون اما جواب نمیده.نمیدونم چیکارکنم.از اینکه غرورمو بشکونم صدبار بهش پیام بدم متنفرم.بنظرتون چیکارکنم حالا
مگ اسیر گرفتی اخه
ول کن بابا، مردا ازینکه بچسبی بهشون بیزارن
بیخیال خودش میاد هی زنگ و پیام بدتر میکنه رابطت رو از من گفتن بود
عزیزم اوایل عقدی حق داری ولی این جرکتها باعث میشه شوهرت ازت سرد بشه ک چی وسط عروسی یا جشن حواسش ب تو باشه خب آدمه میخاد بره پیش مردا بشینه با ۴ نفر حرف بزنه زندانی ک نشده
وقتی هنوز به بلوغ رابطه نرسیدید چرا عقد میکنین ؟
يادبگير
عروسي مردم جاي اين كارا نيست
ك محل ندي و چشم الرو بياي وتيكه بندازي..
در قرصت مناسب با لحن خوب بعدا بمشد سر فرصت راحبش حرف زد.
استی همیشه این جملرو با خودت تکرار کن تا ملکه ذهنت شه
"هیچ مردی عاشق زندانبانش نمیشه"
اگه توجهش بهت نیست به زور نمی‌تونی جلبش کنی باید تا آخر عمر توجه بهش گوش زد کنی
اخه انقدر احمقه نمیدونه ما تازه ازدواج کردیم همه دارن نگامون میکنن.وقتی چشم و ابرو میام ینی بخاطر ابرومون باید بیای صمیمی باشی که اطرافیان نگن اینا انگار حسی به هم ندارن.چه بسا که عروسی خانواده خودش هم بوده .ینی جلو خواهرشوهرم من نباید هی بهش بگم بشین.جایی نرو.اگه خانواده خودم بودن باز اونقدر حساس نبودم.داماد خودشون مدام چسبیده بود به خواهرش.بعد این هی فرار میکرد
عزیزم من کارایشون رو ندیدم پس نظری هم درباره ش نمیدم اما صحبت های شما واقعا خطرناکه
طرف مقابل رو دلزده میکنی.و اینو بدون توجه ای که شما بخوای با زور به دست بیاری و شوهرت بترسه از قهرت و توجه کنه بی ارزشه
نمیدونم چندسالته اما فکرکنم خیلی کم سن باشی که ناپخته رفتارمیکنی
این مسائل رو قبل اینکه مراسمی باشه به شوهرت بگو و بگو که چه خواسته هایی رو ازش داری تا بدونه نه با تیکه و کنایه
