2777
2789
عنوان

خانواده سمی من

| مشاهده متن کامل بحث + 1978 بازدید | 69 پست
می‌فهمم عزیزم شرایط سختیه. ولی به این فک کن که خیلیا دوسدارم شرایط زندگی تو رو داشته باشن. من متاسفا ...

خیالت راحته مادر نداری، اگر داشتی و دخترتو نگه نمیداشت چی؟اگه دردی روی دردات بود چی؟

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

خدایی میفهمم چی بگی،تا تو شرایطت نباشن نمیفهمن،فامیل ماهم اینجوریه بقول تو جون میکنه کار میکنه ولی خونوادش هی ازش میکنن،دلسوزشم نیستن با خوشیاش شاد نیستن و کلا شده وظیفش،و این یه حس خیلی بده که مدام بهت تزریق میکنن،هرکسی مسول زندگی خودشه و باید براش تلاش کنه،قرار نیس جورکش زندگی بقیه باشی،اگه اونا کمتر تلاش کردن خوب محکوم به فقرن، البته که باید گاهی کمک کنی ولی این حس مداوم و همیشگی باعث ازار روحی میشه،یکی دوبار بده دوبار ندده،کم کم عادت میکنن،اگه همیشه بدی فقط وظیفت میشه و بالاخره یه جاهایی اون جنم و سیاستت پیش خونواده شوهرت میریزه،برای خودتم پس انداز و سرمایه گذاری کن که تو پیری گرفتار نشی،پدرو مادرت اگه از همه بچه ها به یه میزان انتظار داشتن و اینکه انقدر طلبکارانه هی ازت خواسته نداشتن خدایی توجیه میشدم،ولی انگار فقط وظیفته و تو محکوم شدی به جور کشی بقیه بچه هام راحت،من هم خونواده خودم هم شوهرم مشکلی برا پدرمادرا ایجاد شه بسیج میشیم حل میکنیم همه بطور مساوی،مگه اینکه کسی پولدارتر باشه دلخواه بیشتر بزاره،ولی تکی اصلا خوشایند نیست و اینکه پدرمادرام باید درک کنن تو کار میکنی که بهتر زندگی کنی و برای بچت بزاری،نه اینکه تازه بیای جور کش پدرمادر باشی اونم پدرمادری که همچین کار خاصیم برا ادم نکرده باشن،بدجنس نیستم ولی اوضاع شبیه تورو چند دفعه تو اطرافیانم دیذم و بچه هاشون واقعا تو فشار روحی قرار گرفتن

بازنشسته س،۷۲سالشه

خوب بازنشستس ینی حقوق داره دیگه،باید مدیریت کنن دخل و خرجشونو،منم پدرم بازنشستس خیلی جاها کم میاره ولی مدیریت میکنه یا نهاااایتا پیش بیاد قرض میگیره تو یکی دوماه پس میده

خدایی میفهمم چی بگی،تا تو شرایطت نباشن نمیفهمن،فامیل ماهم اینجوریه بقول تو جون میکنه کار میکنه ولی خ ...

اخ که چقدر خوب گفتی ، وقتی به اندازه کافی تلاش نکردن محکوم به فقرن.مادرم کل عمرشو فقط جلودر توکوچه مینشست. همین

اخ که چقدر خوب گفتی ، وقتی به اندازه کافی تلاش نکردن محکوم به فقرن.مادرم کل عمرشو فقط جلودر توکوچه م ...

دقیقا همینههه،میگم که اطرافم زیاد دیدم،پدرشوهر خودم هیچوقت کار نکرد پی دلخوشیای خودش بود،الان بوه ها خرجشو میدن مادرشوهر بیوارم همه عمرش کار کرد اخرم فوت شد،ولی الان بچه ها به طور مساوی پول میزارن و شیفتی عر روز سر میزنن تا پدره اذیت نباشه،مثلا هر بچه ای دو سه تومن میزاره،و تمام،اگه قرار بود فقط شوهر من بزاره که قطعا هر روز فشار عصبیش بیشتر میشد،همینجوریشم چون همه عمر زیر دست این پدر بودن همه عصبین کلی فقر تحمل کردن کنارش،همشون کلللی تلاش کردن یا کارمند شدن یا بازاری،اگه دستشون به دهنشون میرسه به خاطر کار کردنشونه نه تلاشهای پدره،ولی خوب به حکم پدر بودن خرجشو میدن هر روز ناهار شامشم میبرن سر میزنن کارای درمانیشو مدام انجام میدن ولییی مشارکتی،وگرنه فشار روحیش خیلی زیاد میشه برا بچه،همه ماها یه زندگی دیگه غیر از پدرمادر داریم،باید اعصاب بزاریم برا بچه هامون،حالا پدرشوهر من حقوق نداره مجبوریم،ولی بابات حقوق داره هر دوباری که کمک میکنی دوبار نکن،بنداز اصن گردن شوهر،یا بگو بچم خرج زیاد داشت پولم تموم شد بهونه بیاار،بخاطر اینکه این عادت و وظیفه رو از سر خودت واکنی،بزار به دلخواه کمک کنی نه از روی طلبکاری دیگران،بخدا روانت مهمتره،شوهر منم طفلی یه مدت روانپزشک میرفت بس که فشار روحی داشت از زندگی قبل،به خودت رحم کن،مگررر اینکه جلسه بگیرین همه بچه ها مساوی مشارکت داشته باشن اینجوری خیلی خوشایندتره،به حرفهای خیلیام که اینجا بهت توهین کردن هم توجه نکن چون اونا هیچوقت جای تو نبوودن

خیالت راحته مادر نداری، اگر داشتی و دخترتو نگه نمیداشت چی؟اگه دردی روی دردات بود چی؟

من به مادرم ایمان داشتم.انقدر خوب بود خودم تعجب میکردم. یعنی امکان نداشت دردی رو دردام باشه.

خدایا تمام زندگی ام رو خودت نقاشی کن من به قلم تو ایمان دارم
گفتم که توشرایطی هستم که خداروشکر میتونم مالی ساپورت کنم ولی ازینکه از لحاظ روحی داغونم میکنن ناراضی ...

شرایط سختیه درکتون میکنم. 

چون شرایط مشابهی دارم با این تفاوت که خانوادم فقر رو تجربه نکردن خیلی هم دارا هستن ولی پدرم خرج نمیکنه و هرمشکلی پیش میاد کل خانواده به من زنگ میزنن و درخواست کمک دارن. 

خوشبختانه تو شرایطی هستم که کمک کنم ولی خیلی وقتا خنده روی لبام ماسیدت و خساست پدرم نذاشته حس خوشبختی کنم حتی همین امشب. 

همسرم بندت خدا چیزی به روم نمیاره ولی من عمیقن شرمندم

دارم.بچه آخرم و از من انتظار دارن. انقدر همیشه دادم و توسختیها کنارشون بودم عادت کردن بمن.داداشم اگر ...

خواهر منم بچه اولم زیادی روم حساب میکنن.. ماها بلد نیستیم بی تفاوت باشیم. 

خواهرم علاوه براینکه کمک نمیکنه وقتی میاد هم کلی ساپورتش میکنن و میره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

ب مامان کراشم

sh_mn | 48 ثانیه پیش
2791
2779
2792