2777
2789
عنوان

همسرم هیج ذوقی برای بچه نداره

| مشاهده متن کامل بحث + 1235 بازدید | 77 پست
نمیدونم این واکنش ها طبیعیه  اصن از بچه اوردن پشیمون شدم حالم بد شد .خودم درگیری ذهنی داشتم ای ...

اخی مبارک باشه 

به قول همسر من تا بچه تدیده بودم باور نداشتم بابا شدم 

الانم جونش برای جفتشون درمیره

فعلا امضا ندارم

مایی هم که بچه دار شدیم احساس پشیمونی و استرس داریم حق دارید هر دو تون

غنچه با دل گرفته گفت: زندگی  ...  زندگی لب ز خنده بستن است   گوشه ای درون خود نشستن است  ...  گل به خنده گفت: زندگی شکفتن است   با زبان سبز راز گفتن است ...  گفتگوی غنچه و گل از درون باغچه باز هم به گوش میرسد...  تو چه فکر میکنی   کدام یک درست گفته اند   من فکر میکنم گل به راز زندگی اشاره کرده است   هرچه باشد او گل است  ...  گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است   "قیصر امین پور"

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

یکم طبیعیه

استرسش زیاده انگار و میترسه از نقطه امنش خارج بشه چون هشت سالی هم هست ازدواج کردید زندگیتون همیشه یه روال بوده با تغییر داره اذیت میشه و میترسه

خدایا من از تو ، تو را خواهم و بس
اشکال نداره درس میشه همه چیز یهو دیدی ۴سال ذیکه یکی هم زاییدی دیکه کلنن فراموشش میشه استرسو نخواستن ...

اره حس میکنم برای بچه اول انقد استرس داره 

در کل مرد خوبیه مسولیت پذیره نمیدونم استرس و نگرانی شم شاید از حس مسولیت زیادیشه خیلی فکر و خیال میکنه 


شوهر منم تو بارداری اصلا ابراز محبت به بچه نمی‌کرد ،بعد که به دنیا اومد بیشتر از من هواشو داره

تَمامِ دارایی اَم خُداییٰ عصت کِْه  دَغدَغِه عَزدَصت دادَنَش راع نَدارَم⚡️♡-
از این میترسم اتفاقن 

من اینو قبول ندارم 

سر دومی همسر من نمیخواست بیشتر به خاطر اولی اوردم 

حاملگی سختی داشتم و همش میگفت ابت نبود نونت نبود بچه واس چیت بود 

خلاصه اینکه الان دومی بیشتر از اولی دوست داره😅😅

خیلی ذهنت درگیر نکن بچه انقدر با خودش محبت میاره

فعلا امضا ندارم

نگران نباش ، چون یه چیز خیلی جدیده نگرانه دربارش ، احتمالا اطرافتون هم بچه کوچیک زیاد ندارید برای همین ناآشناس براش . 

شوهر من که بچه به دنیا اومده بود تا یه مدت می خواست محبت کنه بهش ناخوآگاه میگفت بیا بغل عمو 😐😐😐 . بعد خودش خندش میگرفت که هنوز بابا نمیچرخه تو دهنم 😁😁

شوک اولیه که بگذره ، هر دو تاتون عادت میکنید و قلقش دستتون میاد

وقتی یه بچه داره راه رفتن رو یاد میگیره و دائم زمین می خوره ، هیچ وقت با خودش نمیگه که شاید من برای اینکار ساخته نشدم
خودم خیلی استرس دارم اوایل بارداری خوشحال بودم ولی یهو انگار تازه فهنیدم چه خبره 

بد به دلت راه نده تو تصمیم درست و عاقلانه ای گرفتی تو این سن عزیزم هرچی سنتون بره بالاتر انتخابتون و تصمیمتون برا بچه آوردن سخت تر میشد این یه هدیه از طرف خداونده انشالله دل خودتو شوهرت با اوندنش شاد بشه

بعصی مردا مسیولیت پذیر هستن دوست دارن همه چی خوب باشه بچه بیاد کسایی که بچه کم دارن  پدر و مادر ...

حس میکنم همسر منم همینطور شده مثلن توقع داش بتونه تا بچه دار شدن ماشین بهتر بخره ک با توجه با شرایط اقتصادی نشد خب بچه مگه دنیا اومد میپرسه مدل ماشین بابام چیه 😑 خیلی فک و خیال میکنه

خودم خیلی استرس دارم اوایل بارداری خوشحال بودم ولی یهو انگار تازه فهنیدم چه خبره 

نترس گلم همسرمنم همینطور شد حتی میترسید بچه بغل کنه دوسه ماه زمان برد تا با بچه انس گرفت

همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم.....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز