من غم انگیز ترین روزا و خاطرم روزایی که دختر داییم فوت کرد
حامله بود ۹ ماهه دیگه هم سیسمونی خریده بود هم اتاق بچشون با کلی ذوق و شوق چیده بود کلی خوشحال بود
حالش بد شد بردیمش بیمارستان گفتن بچش مرده بردن سزارینش کنن خودشم خونریزیش شدید بود ۵ روز تو آی سی یو بود بعدم فوت کرد خودشو بچشو کنارهم به خاک سپردیم 😭😭😭😭
بدترین و نحس ترین روزای زندگیم بودن
با تموم مشکلاتم تو تموم عمرم و سختی هام اینروزا خیلی سخت تر بود برام