گفتم تا اون موقع زن می گیری کنار زنت خوشحالی...
چندسالشه؟
این رفتارش دلیل داره
جلوش حرف مرگ و اینا زدید؟ فیلم غمگین دیده؟
ان شاءالله همه پدر و مادرا در کنار بچه هاشون شاد و سلامت باشن
منم یه دوره از زندگیم فک کنم کلاس سوم یا چهارم بودم افسرده شده بودم همش گریه میکردم میترسیدم مامان بابام بمیرن...
طول کشید خوب شدم
دیگه هیچی خوشحالم نمیکرد
منم دقیقا همین شکلی بودم بچه بودم گریه میکردم برای مامان بابام چون بچه ها دلشون خیلی پاکه وابسته پدر و مادرشون هستن نمیتونن نبود مادر و پدر تصور کنن
شاید تاثیر فیلمای تلویزیونه یا خیلی تو حونه اه و ناله میکنی و مریض میشی
احساساتی و مهربونه
می دونستی با این حرف اون بچه در آینده بین زنش و شما همیشه اولویتش شما هستی؟ می تونستی بگی حالا حالاها زنده ای و کنارشی.
حالا من امشب شاد و شنگول رفتم حمام با اشک و گریه اومدم بیرون اگه خدایی نکرده به من یا شوهرم چیزی بشه بچه‌هام چی میشن 😔😔😔
تازه دارم سر حال میشم
منم همینطور. یادمه اونوقت کارتونا همش بچه ها بی مادر بودن ،پرین،حنا،نل، هاچ و.... . همون موقع ها مامانم زایمان کرد و افسردگی گرفت دکتر گفت یه مدت مامانم از ما دور باشه تا افسردگیش درمان بشه بابا بزرگم اینا مامانمو بردن خونشون ، ما تنها بوذیم خونمون . کسی نداشتیم پیشمون باشه. هر روز یکی میومد برامون غذا میپخت و کارهامونو میکرد و میرفت. شبها تنها بودیم ، بابام هم خسته و کوفته از سرکارمیومد با ما وقت میگذروند اما جای مامان پر نمیشد. یادمه هر شب گریه بود کارم یواشکی زیر پتو که اگه خدای نکرده مامانم چیزیش بشه چی پس؟ دلم میخواست خودمو بکشم . روزهای سختی بود ، مامانم خوب شد اما عوارض اون روزهای سخت هنوز باهامه. اعصاب ضعیف و ترس از دست دادن عزیزان باهامه هنوز 😔😔😔 کاش اسی مراقب پسرش باشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
