از صبح به شوهرم گفتم بریم عصر خرید کنیم، یک جای خیلی خیلی ارزون هست اونجا انتخاب کردم چندتا لباس پاییزی و زمستونی بخرم. لباسای زمستونیم همشون یا داغون شدند یا تنگ شدند واسم، لباسی ندارم وقتی میریم دورهمی مجبورم لباسای تابستونی بپوشم بگم گرمم بود. تا ساعت ۶ منتظر موندم که آقا از جاش بلند بشه. تا رفتیم تو خیابون منو برد سمت خونه بابابزرگم، گفتم پس من چی بپوشم؟ با یه بچه کوچیک چطور برم خرید، چه قدر به مامانم رو بزنم بچمو نگه دار، چه قدر به این و اون بگم بیاید بریم بیرون و کسی نیاد. اینقدر عصبانی شد، اینقدر داد زد سرم. هر چی فوش میتونست بهم داد. هر چه قدر سرکوفت تونست بهم داد. گفت تو بهم نمیرسی تازه هر روز یک چیزی میخای. فکر کردی این لباسا از خونه بابات آوردی؟ من خودم دو تا شلوار پاره دارم و…. وسط خیابون نعره میزد، مثل دیوونه ها ترمز میکرد، دستی میکشید. خیلی خجالت کشیدم، کاش اون لحظه نبودم. بخدا مشکل مالی نداریم، وضعمون خوبه. یک مساله دیگه هم اینه که بابام ورشکست شده، همش از شوهر من پول قرض میگیره. حس میکنم به خاطر اون هم هست بهم اینقدر بی احترامی میکنه، اخه بابام نداره. این دفعه دیر کرده. میترسم بهش بگم از قصه سکته کنه. از خودم خیلی بدم میاد. من آدم تنبلی نیستم، دیگه زده به سرم برم سرکار. به مامانمم گفتم کاش بابا اینقدر از این پول قرض نمیگرفت. بابای من دلش دریاست، دعا کنید واسه بابام. روزی که داشت دست خیلیا گرفت، حتی خونش در اختیار شوهرم. مجانی قرار داده اونجا کار راه انداخته شوهرم با شریکش. هیچ پولی هم ازشون نمیگیره، در حالیکه میتونست کمک خرجشون بده اجاره، جای خوبیه میتونند اجاره خوبی بدند. برای بابام دعا کنید دوباره اوضاعش رو به راه بشه اینقدر منت نکشه.
عزیزم😔😔😔
به مادرت بگو با بابات حرف بزنه شوهرت رو بیرون کنند از اونجا یا کرایه بگیرند باور کن این پررو شده
خدا هیچ بنده ای رو محتاج بنده ی دیگه نکنه
از شوهرت اجاره بگیره بزنه به یه زخمی
بابات درواقع سیاست نداره!!خونه اش رو مجانی داده شوهرت بعد پول قرض میکنه منت میکشه!!!
به شوهرت بگو رسم مردانگی اینه حداقل الان که دست بابام خالیه اجاره جایی که توش هستیو بدی
خب همینو به بابات بگو که شما وقتی خودتون لازمتونه چرا خونه رو مفت دادین بهش بگین یا اجاره بده یا پاشه بره مستاجر جدید بیارید چرا غرورشونو خرد کنن واقعا مگه به داماد بدهکارن؟ در ضمن تو هم دخالت نکن تو روابطشون اگه همسرت بهت اعتراض کرد بگو خب پول نده بمن چه
چقدر جمله های آخر غم داشت😔
خداوند گره ازکار پدرتون باز کنه
ولی اگر مت بودم بروی شوهرم میاوردم که تو ملک‌مفت نشسته و اگه جایی دیگه بود فلان تومن کرایه باید میداد
شوهرت پررو شده عزیزم به بابات بگو پول کرایه بگیره از شوهرت
بابات خونه رو ازش بگیره بده اجاره تا دستش جلوی داماد دراز نباشه.خدا به بابات داده بابات بد استفاده میکنه
چی بگم مردا به زور بازوشون میبالن وگرنه هیچی نیستن خاک برسرا ذره ای شعور ندارن انشاءالله پدرت دوباره به دوران خوبش برگرده
