قضیه از این قرار ما پیش همسایه مون که خیلی باهم خوب هستیم وام خونگی نوشتیم قرار بود شهریور بده نداد ۵۰ تومنی بود گفت مهری مهر نریخت گفت این ماه ابان هستی مهر نوه اش به دنیا اومد درگیر دختر نوش بود من من همیشه پیشش می نویسم یه وام چهل میلیونی بود۱۳ نفر شدم از ۱۵ تا شوعرم سر این قضیه که این وام رو دوماه پیچوند گفت بگو این چهل میلیونی رو لغو کنه
من این پیام رو بهش دادم بد گفتم
سلام
خوبید
دخترتون خوبه ،بهترشده
یعنی ماه ابان
راستش من خیلی وقت بود می خواستم باهاتون حرف بزنم زنگ میزدم جواب نمی داد البته که میدونم درک می کنم این ماه سرتون شلوغ بود درگیری داشتید یه مشکلی برای من پیش اومد از اول ماه می خواستم بگم وام چهل میلیونی رو لغو کنید به قضیه دیگم بود اینه ما این ماه ابان یازدهمین قسطرو واریز می کنیم و طبق گفته شما من نهمین نفر بودم یعنی شهریور ،گفتم شاید اشتباه حساب کتاب کردم از پسرخاله ام که پنجمین نفر بود پرسیدم گفت اردیبهشت گرفته
می خواستم بگم طبق حرف خودتون که اخر مرداد به من گفتید مهر هستی من اصلا ماه پیش قسط واریز نکردم یعنی طبق حساب کتاب خودم و واریزی قسط ها و از اونجایی که پسرخاله ام پنجمین نفر بود اردیبهشت گرفت نوبت من شهریور بود
حالا بد گفتم