وقتی بابام فوت شد مادرم اونقدر قوی و محکم بود که همه نا بهش تکیه کردیم بدون اینکه بلرزیم بترسیم

بس که مامانم شیر زن بود قوی بود محکم با اراده از اون زنها که هم مرد هستن و هم زن از اون زن با عرضه با جنما از اون زن باغیرت با عرضه ها همه ما رو جنع کرد شاید ما بخاطر مادر قوی که داشتیم کمتر از اوناییه که پدرشون فوت شده بود ضربه دیدیم یا نمیدونم... خلاصه که همه منو خواهر برادرام بزرگ شدیم ازدواج کردیم همه رفتیم سر زندگیمون تا که مامانم فوت کرد😔😔😔😔ضربه ای که خوردیم بی پشت و پناهی حس کردیم که خدا میدونه خصوصا من که ته تغاری بودم و وابسته تر خصوصا من که هفت روز هفته سه روز خونه مامانم چهار روز خونه خودم بودم الان بیست و چند روز پا نذاشتم خونه مامانم جز اون ۷ روز اول واسه مراسم 😔 دیشب از سر کوچه مامانم رد شدم اشکام میریخت حتی اون خیابونم یاد مامانم میندازتم مامان تو رفتی تا بودی نفهمیدم کی بودی چی بودی رفتی انگار همه دنیا رفت😔 دیگه کسی مثل مادرمون مثل شیر نبود تا آروممون کنه بغلمون کنه مامان بعد اون سکته که کردی دکترا گفتن مامانت اگه بمونه فلج میشه دوست دارید این اتفاق بیفته؟دوست دارید زندگی با زجرشو ببینید؟ فقط اون لحظه یاد این دعاهات افتادم (خدایا تو رو به خداییت قسم میدم تو رو به بزرگیت فقط تا روزی که خودم میتونم از پس خودم بربیام منو نگه دار واسه بچه هام اگه قرار علیل بشم و بمونم رو دست بچه هام مزاحمشون بشم از چشم بیفتم خودمم زجر بکشم خفت بکشم جون منو بگیر اون روز و نشونم نده) مامان دعاهات برآورده شد نموندی زجر نکشیدی اما دل من داره زجر میکشه واسه تمام روزایی که دیگه قرار نیست ببینمت دیگه قرار نیست صدات و بشنوم دیگه قرار نیست نگرانم بشی بهم زنگ بزنی دقگه قرار نیست تولدت و هر سال برات جشن بگیرم دیگه قرار نیست روز مادر برات مهمونی بگیرم دیگه قرار نیست برات کادوهای بی مناسبت بخرم و سورپرایزت کنم دیگه حتی قرار نیست بشینیم سر یه چیزای مسخره کل کل کنیم و منم باهات قهر کنم اما تو دلت طاقت نیاره و الکی بهم زنگ بزنی بگی شماره ات رو گوشیم افتاده بود کاری داشتی؟ تا باهم آشتی کنیم دیگه قرار نیست هر سال دو ساعت مونده به سال تحویل بدو بدو بیام خونه تو هفت سین بچینم کنارت بشینم سال تحویل بشه توام بهم اصرار کنی برو بیرون خونه دوباره بیا تو تا اولین مهمون عید امسال تو باشی 😔😔😔دیگه قرار نیست شب یلدا ها هر سال تو خونه تو دور هم جمع بشیم و آخر شب غر بزنی وای سرم رفت از سر و صدای بچه هاتون😔😔 دیگه قرار نیست هی بهم بگی چرا بچه نمیاری میخوای بمونی بی بچه؟بذار منم بچه تو ببینم مامان ما پنج تا خواهر و برادریم ولی دیگه بدون تو هیچی نیستیم هیچی روحت شاد عشق من