2777
2789
عنوان

خانواده شوهر

253 بازدید | 20 پست

سلام دوستان 

دوهفته پیش ی اتفاقی افتاد ساعت ۱۲شب یهو دخترم دل درد گرفت و یهو بالا اورد و کل زندگیم شد استفراغ و وضعیت دخترم اصلا خوب نبود از اینورم پدرشوهرمینا رفته بودن شهر دیگه که ۳ساعت تا تهران راه بود (خونشون تهرانه اونجام خونه دارن) شوهرم پیش باباش کار میکنه خیلی ترسیده بودم ک نکنه دخترم طوریش بشه بردیم دکتر ی امپول زد آوردیم تازه اسهالش شروع شد ک نگم براتون خوابیده بود یهو دیدم همه جا کثیف شده و همینطور داره اسهال میره هرچی ب شوهرم گفتم ببریمش بستریش کنیم گفت بزار بابامینا صب بیان میام بچرو میبریم ،صب شوهرم زنگ زد گفت ب بابام زنگ زدم گوشیش خاموشه منم ک استرس داشتم گفتم ب مامانت زنگ بزن خلاصه ۷صب بود خودم زدم و بار دوم ک زدم مامانش اصلا نزاش حرف بزنم گفت حاجی داشت از پله میفتاد گفت عروسمونه داره زنگ میزنه اگه میفتاد چیکار میکردم خلاصه انقد گندش کرد ک انگار من الکی زنگ زدم و بیکارم مثلا ترسیده بودن خیلی نارحت شدم از اینور وضع بچم از اینورم حرفایی که بهم زد عین سلیته ها خیلی نارح شدم همیشه هم واسه هر مشکلی ب ما زنگ میزنن ولی خودشون ی بار ک ما مشکل پیش اومد اینجوری کردن دامادشون خیلی بلاها سرشون آورده ولی جرات نکردن هیچی بگن یعنی استرسی که از زنگ من بهشون وارد شده بیشتر از کارای اون بوده چرا با من اینجوری کردن 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

دیگه از این به بعد مستقل باش خودت دخترت ببر چرا منتظر همسرت میمونی واقعا که هر چی در میاد از همین ...

نمیتونستم اسنپم نداشتم  از اینورم دستم کلی بار بود شوهرم اسنپ گرفت بعد خودش اومد با ماشینمون بیمارستان 

نمیتونستم اسنپم نداشتم  از اینورم دستم کلی بار بود شوهرم اسنپ گرفت بعد خودش اومد با ماشینم ...

عزیزم

منم دخترم یک هفته مریض شد

خودم همه زحمتهاش کشید

شوهر نبود پیشمون

بعد روزا آخر که تو پیام رسان جوابش دادم متوجه نشده بود وضعیتمون،فامیلش فرستاد کمک که کاش نمیومد

من گفتم من از پس خودم برم میام لازم نیست

آنقدر حرص خوردم که نگو

به خاطر همین میگم منتظر کسی،نباش

اون حاجی،توان تلفن صبح زود نداره بشینه خونش،بقیه اسیر نکنه والا


هرچی آرزوی خوبه ،(((مال تو)))  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792