حالم بده خیلی بد مثل روزی که عزیزانم رو از دست دادم مثل روزی که مامان رفت مثل روزی که بابا رفت
مثل روزی که سپردمشون به خاک
خیلی تنهام
شکستم
درمونده
شوک زده
دارم خفه میشم
هر قطره اشکم که با وجود کنترل شدید از چشمم میاد رو بسرعت پاک میکنم که کسی نبینه
دست از من بردار خدا
به خودت نگم به کی بگم
من که به اختیار خودم نیومدم
چرا اینقد عذابم میدی
تو عذابم میدی
خودت
یکی از دست بنده ات می‌نالند
یکی از دست بنده ات تو عذابه
اما من از دست خودت نالونم
به کی بگم دردمو
کیو برام گذاشتی
کیو بگم که بفهمه منو
چقدرمن
بگو چیکارکنم
بند نمیاد اشک وامونده
چرا منو خلق کردی
من چی خواستم
هر چی خواستم براش تلاش کردم ننشستم نگا کنم
من الان چکنم
کجا برم
کجا داد بزنم این عقده ها رو
سر به کدوم بیابون بزارم
دستت درد نکنه
هر چی دادی تهش بود تو نوع خودش
تهه تهش
یکم آرومتر
یکم مهربونتر بودی کاش
هر دردی دادی بدترینش
یکی بس نبود؟
دوتا چی؟
اون همه دردای دائمی که همیشه باهامه چی؟
ولم کن ولم کن خدا
از تو پیش کی گله ببرم
هستی میبینی
ولی انگار نیستی
مثل تموم نبودنای دیگه ی زندگیم
دردایی دادی که نشد برا درمونش یه انگشت خم کنم
همیشه یکدفعه از پشت زدی
من مثل خر تو گل گیر کردم هیچ کاری ازم برنمیاد مثل تموم وقتا فقط نشستم نگا میکنم .
اینم میخوای ازم بگیری؟ چرا ؟ بگو چرا؟
تو نگی کی بگه جوابمو؟
نمیخوام ببری منو راحتم کنی
نمیخوام بلایی که سر خودم اومد سر بازمانده های من بیاد
این همه فشار میدی که بگم ببر و راحتم کن؟
بد کردی با من
از بنده هات بدی ندیدم
تو خودت ظالم ترین کس زندگیم بودی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
