ما تا مشهد یک ساعت فاصله داریم
بعد اون روز به شوهرم گفتم خیلی وقته نرفتم و اینا
اون گفت میبرمت
عقدم هستم
بعد
امروز به من گفت که مامانشم هوس مشهد کرده ( از مشهد رفتن ما خبر نداره)
میخواد ببرتش یه روز ( جدا از من)
ولی من ناراحتم
یه سفر دو نفره نرفتیم باهم تابه حال اما تا دلتون بخواد بعد ازدواج با مادرش رفتن مسافرت
انگار بعد ازدواج یادش افتاده مادر داره
یه کربلا رفت با مادرش
شمال و مادرشم باهامون اومد
الانم میخواد مشهد ببرتش
بعد از گذشت دوسال از ازدواجمون این مشهد کوتاهیی که نزدیک خونمونه و میخوایم بریم اولین سفر دو نفرمونه
حق دارم ناراحت باشم یا نه؟
اینکه به جای اینکه من همسرشم نزاره تو دلم عقده یه سفر دوتایی بمونه
نگران رضای خدا و رضایتشه
اینم بگم مادرشوهرم همسر داره و سرحال و سالمم هست
اما چون اهل سفر نیست خیلی من این وسط بیچاره شدم