بزارین خلاصه بگم ماجرارو
من ازش خوشم اومد و بهش گفتم و اونم قبول کرد و با هم بودیم چند وقت ولی اهل رابطه نبودیم جفتمون و سنمونم ۲۰ هست ک من ب مادر و پدرم گفتم و مادر و پدرم مخالفت شدید داشتن و من چند بار خیلی بدم دعوا افتادن از اون طرف داداشم میگفت بزار بزرگتر شین بعد تصمیم بگیرین
ما این بینا بین خیلی کاتم کردیم سر این موضوع یا موضوع های دیگ و الان اومدم قشنگ کات کنیم چون واقعا دیگ نشدنی بود رسیدن من ب اون و اون ب من انگار چون واقعا مخالفن پدر و مادرم و خلاصه عصبی شد بدجور و گفت حلالت نمیکنم تو گفتی دوست دارم و باید اول ب پدر و مادرت میگفتی بعد من خلاصه خیلی عصبی شد و از همه جا بلاکم کرد و منم داغون شدم
کمکم کنین کاری کنم یا نمیدونم...