امروز زنگ اول بچه ها گیر دادن اسم منو پرسیدن گفتم عاطفه.
زنگ سوم ردیف آخر کلاس هی میخندیدن و میگفتن عاطفه. هی ادامه دادن. بقیه بچه ها هی میپرسیدن عاطفه کیه جریان چیه. هی میخندیدن و میگفتن. آخر پرسیدم بسه بچه ها جریان چیه. یکی از بچه ها گف خانوم یه فیلمه تو یوتیوب که یه پیرمرد عاشق یه خانومی هس به اسم عاطفه. گذشت و اومدم خونه دیدم جریانش یه پیرمرده که داره از ... یه خانومی تعریف میکنه... خیلی عصابم خور شد. ینی داشتن انقد بی ادبی میکردن و من اون موقع نفهمیدم چیه جریان. حتما کلی خندیدن بهم... ینی منظور داشتن و اسم منو میدونستن؟ اگه هم نمیدونستن حتما وقتی بفهمن کلی مسخره میکنن...
خیر نبینن که یه اسم رو اینطوری سوژه میکنن....
فکر نمیکردم بچه های کلاس نهمی انقد تو این فاز باشن و این حرفا رو بگن اونم جلو معلم... عصابم خور شده... کاش همون موقع میفهمیدم و نمیپرسیدم جریان چیه... حتما منو پیچوندن کلی خندیدن.... کاش اون لحظه میدونستم و اگه ادامه میدادن سردسته رو بیرونش میکردم... نظرتون چیه؟ خیلی عصابم خور شده