2777
2789
عزیزم مبلات رو از پنجره فاصله بده و گلها رو پشتش بزار. حالا اینو امتحان کن.
من از سهم خود راضی نیستم، آن پاداش پا در هوای آسمانی به درد من نمیخورد. میخواهم زندگی ام همینجا و هم اکنون تحقق یابد.
بنظر من یکمی هم دیوارها را خلوت کن مثلا روی دوتا دیوار چندتا تابلو و تزیینی با فاصله کم گذاشتی روی ه. دیواری یک چیز نصب باشه بعد با فاصله یکمی زیاد یچیزه دیگه نصب کن و دیوار بالای مبلمان هم اون 3تا باکس چوبی را بردار. و با اون تابلو بالای تلوزیون عوض کن استیکر های نزدیک پرده را هم اگر بکنی بد نمیشه
یه گل دارم دوستش دارم منتظر دومیشم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

تاریکم هست بنظرم یکم
بی کار سفره نیست؛ بی سفره، عشق؛ بی عشق سخن نیست؛ و سخن که نبود فریاد و دعوا نیست، خنده و شوخی نیست، زبان و دل کهنه می شود؛ روح در چهره و نگاه در چشمها میخشکد؛ دستها در بیکاری فرسوده میشوند؛ و بیل و منگال و دستکاله و علفتراش در پس کندوی خالی، زیر لایه ی ضخیمی از غار رخ پنهان میکند. (جای خالی سلوچ، محمود دولت آبادی)
نمیشه گلارو همه شو بذاری یه جا؟ بعد اون میز کنار اوپن رو بذاری کنج دیوار، کنار پرده مبلارم همونطور که موژان گف
بی کار سفره نیست؛ بی سفره، عشق؛ بی عشق سخن نیست؛ و سخن که نبود فریاد و دعوا نیست، خنده و شوخی نیست، زبان و دل کهنه می شود؛ روح در چهره و نگاه در چشمها میخشکد؛ دستها در بیکاری فرسوده میشوند؛ و بیل و منگال و دستکاله و علفتراش در پس کندوی خالی، زیر لایه ی ضخیمی از غار رخ پنهان میکند. (جای خالی سلوچ، محمود دولت آبادی)
یه چیزی که توی فنگ شویی میگن اینه که اصلا جلوی منبع نور رو نگیرین، اونم با مبل چون انرژی خونه گرفته میشه تا میتونین خلوت کنین خونه رو شمع بذارین
بی کار سفره نیست؛ بی سفره، عشق؛ بی عشق سخن نیست؛ و سخن که نبود فریاد و دعوا نیست، خنده و شوخی نیست، زبان و دل کهنه می شود؛ روح در چهره و نگاه در چشمها میخشکد؛ دستها در بیکاری فرسوده میشوند؛ و بیل و منگال و دستکاله و علفتراش در پس کندوی خالی، زیر لایه ی ضخیمی از غار رخ پنهان میکند. (جای خالی سلوچ، محمود دولت آبادی)
بذار من واست بکشم عکس بذارم
بی کار سفره نیست؛ بی سفره، عشق؛ بی عشق سخن نیست؛ و سخن که نبود فریاد و دعوا نیست، خنده و شوخی نیست، زبان و دل کهنه می شود؛ روح در چهره و نگاه در چشمها میخشکد؛ دستها در بیکاری فرسوده میشوند؛ و بیل و منگال و دستکاله و علفتراش در پس کندوی خالی، زیر لایه ی ضخیمی از غار رخ پنهان میکند. (جای خالی سلوچ، محمود دولت آبادی)
ورودی درو یه کم خلوت کن تابلو با عروسک گلدونو بردار فقط اینه با کنسولت باشه مبلو بیار اینطرف تی وی جلوش مبل کنار اینه رو هم بیار بیش بقه مبلا باکسارو بزن تو راهرو تابلو بزرگه بیاد بالای تلویزون درختچه انتهای مبلا که کنار بنجره هم میشه میز ناهارخوری بیار جای تی وی یا ببر داخل اشبزخونه برای میز گردم یه جا .یدا کن یا یه مدت جمش کن برای عید چیدن سفره هفت سین بیار جلو وای چقدر حرف زدم
برایم دعا کن......اجابت مهم نیست ....نیاز من به ارامشی ست که بدانم تو به یاد منی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز