2777
2789
عنوان

دیشب دخترم شوهرمو جوری زد ک صورتشو خونی کرد😐

| مشاهده متن کامل بحث + 2176 بازدید | 70 پست
فقط حواست باشه خدایی نکرده به بجه کسی بایه چیز تیز حمله نکنه دخترم کلاس اوله اینقدر میترسم یوقتی همک ...

بار اولش بود خیلی دختر آرومیه ب همه محبت میکنه بخصوص هم سناش بعدشم بچه 7 8 ساله بزرگه با بچه 18 ماهه قابل مقایسست؟ 🤕

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

عزیزم بچها ناراحت میشن واقعا 

فکر میکنید متوجه نیستن یا کوچیکن


هنرمند و نقاشم🎨🖌️ لر بختیاری هستمم😍❤️ با تمام وجودم تمام اقوام ایرانی را دوست دارم و احترام بسیار قائل هستم💖 اگه اینجا رو دیدی برای اولین خاسته و ارزوی خودت ک الان تو ذهنته دعا کن و همینطور برای Me🥲🤍عاشق کتابم بهم کتاب معرفی کنید🤗❤مهربون باشیم🌄 اگه سوال هنری داشتید بپرسید☺️💝                                        اینو‌ بدون تو فوق العاده ای🤩
آره دقیقا دیشب سر باباشو هل میداد طرف من میگف بوس بوس واقعا شوهرم دیشب فهمید ک باید تورفتارش با ملاح ...

اخییی قند تو دلم اب شد ماشالله خیلی باهوشه زنده باشه گل دخملت😍😘

کاربر چندسال قبلم به تاریخ عضویتم گیر ندین
بار اولش بود خیلی دختر آرومیه ب همه محبت میکنه بخصوص هم سناش بعدشم بچه 7 8 ساله بزرگه با بچه 18 ماهه ...

نه کلا گفتم فوبیاشو دارم منظورم بچه تونیست،ولی هستن بجه هایی که از کوچیکی این اخلاقو پیدامیکنند وعادت می‌کنند مثل بچه همسایمون چندسال پیش مامانش دوتا بچه هاشو با بچه دوستش میزاره خونه ودوتا یی میرن بیرون دخترش بابجه دوستش دعوامیکنند هاونگ میکوبه وسط سربچه مهمونشون از اون موقع دیگه قطع رابطه میکنندیه وضعی بود اون شب بچه دادمیزد دسط سالن بلوکمون ازترس

وای اینقدر پیش بچه غر زده بچه جونش به لبش رسیده و حرصی شده  نکنین جانم بچه ۱۸ماهه زدن رو از کج ...

نه برعکس شوهرم خیلی خیلی رو این چیزا حساسه ک جلو بچه حرکتی نکنیم ک توروحیش تاثیر بزاره غر غر هاشم تو تخت میاره اکثرا واینکه آروم حرف میزدیم ک صدامون توجه بچه رو جلب نکنه گویا دخترم مفهوم حرفاش رو میفهمیده

نگران نباش،من تقریبا تو همین سن بودم که ماشین بابام میفته تو جوی آب من جیغ میکشیدم که منو در بیارن از ماشین بابام دست وپاش گم کرده بوده و عصبانی میزنه تو گوش من ،مامانم میگه شب شیرت رو خوردی زیرچشمی بابا رو در نظر گرفتی و شیشه شیر رو حواله صورتش کردی ابروش شکافته شده و خونریزی کرده

ولی بعدا من آرومترین و صبورترین بچه شون شدم

ز گیتی دو کس را سپاس...یکی حق شناس و یکی حد شناس :) 🍃🌸
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792