فقط از خاب پا میشه گریه میکنه میگه بزار برم خونه مادربزرگم فقط اسم اونو توخونه میگیره میگه دلم براش تنگ برم پیشش همش سرجنگ داره باهام هرچی میگم جوابم میده انگار حرف آخر خودش بایدبزنه خیلی دادمیزنه عصبیه همش باخواهردوسالش دعوامیکنه کلا پرخاشگرنمیدونم چکارکنم انگاردخترنووجونه بخدا رفتاراش عصبی بودنش