2777
2789

یه جای تفریحی رفتیم یه درشکه داشت. 

اسبه نمیدونم خسته بود یا چی ... نمیرفت .

بعد اون آقاهه صاحبش هم گفت اینجا الان چون توریست ها هستند نمیتونم کاری بکنم وگرنه کاری میکردم که حیوون، تا اخر عمرش چهارنعل بدوئه.

رفتم تو فکر ، چکار میخواسته بکنه یعنی

حتما میخواسته بزنتش کثافت😡

هیچ وقت به آدما نگید"چرا اینقدر میخوابی؟""چرا انقدر جوش میزنی""چرا انقدر چاقی"تا کی میخوای درس بخونی""چرا برای چندرغاز میری سرکار؟""این همه تو خونه میمونی که چی بشه"و....  شایداون بین پریدن از یه ساختمون ۲۰ طبقه ، و بیخیال شدن از کاری که سالهاست براش تلاش کرده ،درس خوندنی که پر از فشار عصبی،فعالیت بدنی که نتیجه رو نمیبینه، بیماری که هر روز باهاش دسته و پنجه نرم میکنه و جنگی که راجع بهش با هیشکی حرف نمیزنه و سعی میکنه پیروز بشه ،.ویه حرف شما ممکنه اون لیوان صبری که با چنگ و دندون نگهش داشته...لبریز بشه.                                      ساعت ۱ بامداد ۹/۲۵ نی نی ام از پیشم رفت🖤😔💔                

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

من یه بار سوار اسب شدم. پیر بود و کند میرفت. اسمش ستاره بود. تا صاحبش میدید داره از بقیه اسب ها عقب میفته بهش میگفت ستاره تند برو. تا میگفت ستاره، تند میرفت. اما من هرچی میگفتم ستاره تند برو نمیرفت

🕊 پر میشه این خونه از رقص و گل و شادی 🕊
وای واقعا 😔 دیدم یه چیز شبیه چوب دستش بود . نکنه با اون ؟

9

فقط 3 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

🎈🎈خدای مهربونم شکرت.🥰من امروز خیلی عالی و ماهرانه و حرفه ای رانندگی کردم🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰

وای واقعا 😔 دیدم یه چیز شبیه چوب دستش بود . نکنه با اون ؟

خدا لعنتشون کنه اره

نمیدونم اون دنیا چجوری میخوان جواب پس بدن

هیچ وقت به آدما نگید"چرا اینقدر میخوابی؟""چرا انقدر جوش میزنی""چرا انقدر چاقی"تا کی میخوای درس بخونی""چرا برای چندرغاز میری سرکار؟""این همه تو خونه میمونی که چی بشه"و....  شایداون بین پریدن از یه ساختمون ۲۰ طبقه ، و بیخیال شدن از کاری که سالهاست براش تلاش کرده ،درس خوندنی که پر از فشار عصبی،فعالیت بدنی که نتیجه رو نمیبینه، بیماری که هر روز باهاش دسته و پنجه نرم میکنه و جنگی که راجع بهش با هیشکی حرف نمیزنه و سعی میکنه پیروز بشه ،.ویه حرف شما ممکنه اون لیوان صبری که با چنگ و دندون نگهش داشته...لبریز بشه.                                      ساعت ۱ بامداد ۹/۲۵ نی نی ام از پیشم رفت🖤😔💔                
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   آرزو_1388  |  5 ساعت پیش
توسط   مادرزنم  |  3 ساعت پیش
توسط   honye_ella  |  17 ساعت پیش