زندگیمون خوب بود. ما مشکلی نداشتیم. اون مادر از خدا بی خبرش افتاد توی زندگیمو ن و از خم پاشوند زندگی ...
کاش مشکلتو حل میکردی یعنی راهی به جز طلاق نبود اگر زندگیت خوب بود نباید میذاشتی حرفهای مادرش زندگیتو خراب کنه باید با چنگ و دندون نگه میداشتی به خاطر بچت نباید کم میاوردی خانمی عزیزم البته من شرایط زندگیت رو نمیدونم نمیخوام قضاوتت کنم یا دلت رو بشکنم با حرفام ولی دلم برای اون بچه میسوزه چون خودم مادرم میفهمم چه حسی داری
شکایت کنه وقتی طلاق گرفته فوقش ۴سال بتونه بچه رو نگه داره بعدش چی آخه چرا چرا چرا پای بچه بیگناه رو ...
بازم ۴ سال بچه با مادرش هست بچه سه ساله واقعا مادر نیاز داره . من از شرایط ایشون خبر ندارم ولی کاش وقتی شوهرشونگفته طلاق نمیدم حضانت رو بده اینکار رونمیکردن و صبر میکردن به خاطر بچه ای که خودش نمیخواسته به این دنیا بیاد
گفت طلاقت نمیدم. اشغال با برنامه ریزی قبلی مهریه ام رو هم بالا کشید
من از زندگی شما و اینکه چه اتفاق های بین شما و شوهرتون افتاده خبر ندارم ولی کاش وقتی گفت طلاقت نمیدم حضانت رو نمیدادین و صبر میکردین به خاطر بچه اتون با وکیل صحبت میکردین شاید راه های دیگه هم بود . واقعا بچه های طلاق خیلی گناه دارن من خودم معلمم با این بچه ها سروکار دارم بچه های که دلشون مادرشون رومیخواد ولی سهمشون از مادر فقط یک روز در هفته هست . ببخشید قصدفضولی ندارم اگه دوست ندارین جواب ندین فقط میخواستم بدونم مشکلتون با همسرتون چیه ؟