ن دانشگاه نبود آموزشگاه زبان بود
دانشگاه ک یادم ننداز😫🤣
پارسال دوترم پیش تقریبا خیلی برف اومد دیگه
یه روز کلاسمون کنسل شد خواستیم برگردیم دیدیم انقد برف اومده ماشین نمیاد بالا هرچقد صبر کردیم یه ماشینم نیومد:/
مجبور شدیم تا دانشکده بعدی پیاده بریم ک ایستگاه اونجا گفتن ماشین میاد
منم همیشه پایه بازی بودم اما اون روز هم رو مود نبودم هم خسته بودم
دوستام هی از پشت با برف میزدن من عصبی تر میشدم😑
آخرم برگشتم داد زدم گفتم آریا صدرا متییییینننننن کرم نریزین دیگ اه میگم حوصله ندارم یه ثانیه نگذشت از این حرفم برگشتم پام رو یخ لیز خورد جلو یه دانشکده پخش زمین شدم😐❤️یعنی واقعا دلم میخواست همونطوری بشینم اونجا گریه کنم🥲😂
لباسم خیس برفی گلیییییی دلم میخواست تو همون برفا چالشون کنم