من ۲۸ سالمه. دو ساله سرخونه زندگیمم. یک ونیم سالم عقد بودیم. قبلشم دوست. خیلی همه چی در مورد ازدواجمون خوبه. دور کارم. تز ارشدم مونده فقط.
دوره ای افسردگیم برمیگرده. هر دو سه سال. هیچ وقت اینقدر شدید و طولانی نشده بود.دو ماهه . حالم خوب نیس. میخوام خودمو بکشم به خاطر اینکه شوهرم ناراحت نشه نمیکشم.حوصله هیچی رو ندارم.به زور سرپام.تراپیست خوب هم پیدا نکردم تا الان.
الان هر ازگاهی دوس دارم برگزدم خونه بابام تو اتاقم تنها باشم. حوصلم نمیکشه....
حتی دیگه حتل اینکه بگم حالم خوب نیست رو هم ندارم.
حس مشابه داشتید؟