بچه ۸ماهه دارم .کل وقتم رو پر میکنه واقعا شرایط ندارم که مهمون دعوت کنم.ولی همسرم مدام به خانواده اش میگه بیاین خونمون و برای پنجشنبه هم دعوتشون کرده و شوهرم خودش می‌بیند که من به کارهام نمی‌رسم و خسته ام ولی درک نمیکنه و حرف زدن باهاش فایده ای نداره
مگه توی این شرایط کسی مهمون دعوت میکنه؟🙄
خب عزیزم بگو از بیرون شام بگیره
بگو بچه رو بگیره
یا هم مهمونی سر سری برگزار کن
بعدم عذرخواهی کن بگو بچه اذیت میکرده و. دست تنها بودی
هرچی کوچک تره اتفاقا راحتتره از روز قبلش کاراتو کن
من حتی اینجور وقتا خورشت هم از شب قبل میپزم میزارم یخچال، سالاد و اینام درست میکنم شب قبل
میمونه فقط برنج که همون شب مهمونی میپزم
سخت نگیر، ی شبه میگذره
استاندارد های خودت رو برای مهمونی به شدت بیار پایین
من از اونا بودم که تا قبل بچه حتما باید چند مدل غذا و دسر و ژله و فلان می‌ذاشتم بعد بچه اکثر مهمونی های ما شده جوجه کباب اگه پلوپزت به اندازه مهمونات برنج میرسونه برنج هم بریز توی پلو پز جوجه رو هم شوهرت زحمتشو بکشه وقتی انقدر عشق مهمونه باید سطح همکاری خودشو بالا ببره
یه خیارماست هم بگو درست کنه ریحون پاک شده هم بگو بگیره چند تا پیاز هم حلقه کن تموم
من بچم واکسن دوماهگی زده بود زنگ زدن بیان شام فک کنم ۱۰ نفری بودیم 😑 ولی تونستم هندل کنم کلا آدم فرز و زرنگیم ولی آدم دیگه از تو نابود میشه دیگه به اندازه کافی له میشه سر بچه داری دیگه فک شبم بیدار موندم بر بچه تب نکنه قشنگ مرگ و به چشم دیدم از خستگی و خواب
حتماااا بگو شوهرت کمکت کنه قبل حین و بعد مهمونی
خودت هم ساده برگزار کن مهمونی رو
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
