حالم بد بود تپش قلب گرفته بودم دو روزه تو خونه ام
به همسرم گفتم یه دقیقه ای بریم تو کوچه هوام عوض بشه
همسایه رو به رویی مون یه افغان هستش با موتورش که صدای وحشتناکی میداد و خودش هم با گاز دادن صداش رو وحشتناک تر میکرد اونقدر اومد و رفت و در خونه اش رو محکم می بست
تپش قلبم بدتر شد
چقدر بی فرررررهنگ خب ساعت ۱۲و نیم شب همه خوابن این چه وضعش آخه
منم یکم سروصدا کردم گفتم این ساعت شب چه طرز رانندگی مردم خوابن
چندتا از همسایه هامون پیرن و مریضن