راستش باید خیلی مطمئن باشی از خودت و علاقت
بچه های ما نصفشون حالشون از پزشکی بهم میخوره و فقط مجبوری ادامه میدن
نصف دیگمون که دوست داریم هم نگرانیم از آینده. از سختی مهاجرت، بدبختی تخصص، حقوق ناکافی به نسبت اینهمه زحمت و...
کلا پزشکی خوندن منوط به اینه که بپذیری زندگیت با بقیه فرق میکنه. نمیتونی در آرامش باشی، نمیتونی خواب و لایق استایل درست داشته باشی، نمیتونی خونواده ی آرومی تشکیل بدی یا حداقل مادر کاملی باشی، نمیتونی به اندازه بقیه تفریح کنی، سفر بری تابستون و عید و غیره داشته باشی. از نظر درس ها و جو و کار هم اوضاع برای کسی قابل تحمله که دوست داشته باشه. و این دوست داشتن صرفا دوست داشتن زیست و بدن انسان نیست. دوست داشتن ارتباط با بیماران و کمک کردن بهشونه. دوست داشتن سر در آوردن از بیماری ها و درس خوندن به میزان طولانیه.
من پشیمون نیستم از مسیرم. از اول دوستش داشتم و میدونستم دارم وارد چی میشم. ولی خیلیا سرخورده ن ناراحتن. چیزی که الان میدونم اینه که بهترین مسیر خوشبختی نیست. اگه تردید داری خودتو اذیت نکن. اون خانم دکتر گفتن بهت دوست داشتنیه، ولی بعد دو ترم عادی میشه.