یه پسر سه ساله بایه دختر ده ساله باهاش بودن این خانم بشدت خوشگل بود ،بعد اومد سمت پسر من از پسرم خواست که با پسر سه ساله دوست بشه ،بعد بهم گفت پسرم میبرم مهد اینا ،خودش شروع به حرف زدن کرد ،بعد بین حرف هاش زیاد کم وزیاد میگفت ،تو حرف هاش صادقانه حرف نمیزد ،بعد بهم گفت من بااین سن کم بهم میاد مامان اینا باشم