خانما همونم که گفتم قرار ببینم خونه پدرشوعرم

بگو تو پیر پاتال نمیری منه عروس جوان برم؟ 

خدا نصفه شبی دهن منو باز نکنین

همشون همینن. مادرشوهر منم قرار بود بهترین عروسی شهرو برام تو بهترین تالار شهر بگیره.میگف تو تک دختری برات ببین چه ها کنم. نشون به اون نشون که اصلا عروسی نگرف 

مقاومت کن . نترسی ها...زیر بار نرو . سفت و سخت وایسا

هیچ گوهی نتونستم بخورم همینجور ساکت نشستم

اگه انقده خانوادش،بده چرا موندی؟

فکرمیکنی بخاطر تو خودشو تغییر میده؟

عزیزم کسی نمیگه پدرشوهرت بره پایین بشینه.

نزدیک بودن اذیته برات. خونه جدا بگیرن. حتی شده کوچیک اما مستقل. با اخلاقای باباش ب مشکل میخوری

شما ینی ۱۲ سالت بوده تو ازدواج اولت؟

چرا قفلا رو عوض کرد ؟ اون خیانت کرده اون تو رو راه نداده؟😳😬

۲٠بودم عقد کردیم، ۴سال نامزدد بودیم، سه ماه بعد عروسی بود

اون منو نمیخواست، خونممون تو باغ بود

من یه سرویس طلا مجلسی داشتم اون شب عروسی بودم، اومد خونه مامانم، 

رفتم سر کیفم دیدم طلاها و کلید خونه رو برداشته رفته،، 

ارت دیگه منو نمیخواست، یه خونه رو براش کامل کردم پر حهیزیه 

، حهیزیه رو هم نداد بهم، موقع با مامور چندبار رفتم چون روز قبل حکم میومد خونه رو خالی میکرد میبرد جای دیگه

فقط مبل و چندتا تیکه دیگه بهم داد

از ۱۴٠قلم ۲۴تاش رو داد

چقدر نامرد. کاش سفت وایساده بودی لاقل جهیزیتو میگرفتی‌.خوب هیچوقت بهت نگف علت نخواستنش چیه؟

متاسفانه از مجردی دخترباز بود و اعتیاد داشت، 

فقط یه مورد نبود، دران واحد با چند نفر بود، 

من تو عقدیه بار یه عکس تو گوشیش دیدم، قسمم داد کنارم بمون تو بری من میمیرم، بدون تو وضعم خراب میشه

اما همش نقشش بود تا بعد عروسی، ببین این فقط یه خونه میخواست، با امکانات، 

اعتیادشم من موقع طلاق جایی که کار میکرد بهم گفتن باور نمیکردم، دختربازیشم رئیسش بهمون گفت

اعتیادچون علامت دار نبود، شیشه میزد، شیشه دیر بروز میده

خیلی محافظه کار بود، پیش من سیگار نمیکشید 

واااااای چه مار خوش خط و خالی. رها شدی الهی شکرررر.همه دنیا هم میدادی فدای سرت ارزششو داشت ازاد بشی. الهی خوشبخت بشی

اره عزیزم

فقط جونمو مامان و بابام نجات دادن

باور میکنی حتی لباسهامو بهم نداد، هیچی

پدرشم اینکاره بود، اونم متاسفانه حین پروسه طلاق دوستانشون بهمون گفتن

الان مادر یه پسر شیطون ۸ساله ام