2777
2789
عنوان

دلم شوهر میخوادددددد

| مشاهده متن کامل بحث + 654 بازدید | 56 پست

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

احساس تنهایی ، احساس تفریحات مشترک دونفره،غریزه جنسی، احساس این که برای یه شخص خاص مهم باشی براش غذا ...

همه حرفاات درسته ولییی اگه فرد مناسبی باشه 

ازدواج نکردن خیلی خیلی بهتر ازاینه ک با فرد غیرمناسب ازدواج کنی 


 پسرم   

اگه یه مرد واقعی بیاد تو زندگیت خیلیم ازدواج عالیه

ولی تاکید میکنم مرررررد نه صرفا نررررر

میشه واسه شادی روح داداشم صلوات بفرستی؟🥲 اگه فرستادی بگو واست ذکر بگم 🙏                                                                     تویی به جای همهههههه 😢😢😢هییییییچکس به جای تو نییییییست💔💔💔                                       داداشی 🥀🥀🥀                                                                                    

دختر حضرت عباسی من دارم ولی هر روز و هر شب خدا تنهام

اینقدرم ازش خواستم با دعوا با زبون خوش با کتک با فوش هرجور ک فکرشو کنی

ولی همیشه تنهام

یه وکیلی میگفت:یه چیزی میگم اویزه گوشتون کنید،شصت سال وکالت انجام دادم...تمام شکایات بین کسانی بود،که به همدیگه اعتماد داشتند...
وای متنفرم از اونایی که میگن حالا مگه چه اش دهن سوزی هست شوهر دلم میخواد اتیششون بزنم

آگهی کن توی دیوار شوهرمیخام هزارتا پیدا میشن ولی باید باهرموقعیتی باشن بپذیری چون فقط شوهر میخای   

لطفا کاربر آقا نیاد تاپیک هام و ریپ نزنن زیر کامنت هام تو نامحرمی سایت زنونه چی میخای   

نی نی سایت دو دسته ای شده یه دسته شوهراشون خیانت کارو خانواده شوهرشون هیولان یه عده هم از بی شوهری هلاکن.دنیای عجیبیه نی نی سایت. 

.تنهایی یعنی این سکانس...💔توی قسمتی از فیلم "رستگاری در شائوشنگ"، پیرمردی به اسم بروکس بعد از ۵۰ سال‌ از زندان آزاد شد، برگشت به شهرش ولی هیچی دیگه مثل قبل نبود. این آزادی براش تلخ‌تر از زندان بود.چند روز بعد مثل همیشه از خواب بیدار شد، دوش گرفت، بهترین لباسش رو پوشید، عطر مورد علاقه‌اش رو زد. رو یه چهارپایه رفت و با یه چاقو روی دیوار خونه‌اش نوشت : بروکس اینجا بود...و خودش رو از سقف همون خونه، برای همیشه رها کرد.بروکس اون جمله رو نوشت چون کسی دیگه نبود بفهمه که "من اینجا بودم..."مثل خیلی‌ از ماها که وسط شلوغ‌ترین روزا ته دلمون خالیه و منتظریم یک نفر بیاد، مارو بفهمه، پیشمون بمونه.ما هم اینجاییم.همین حالا.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792