روز ها بود هیچی نمیخورد شاید تو طول روز آب و دو سه قاشق برنج بخاطر فشار کاریش سال اول تدریسشه و کلا حالش خوب نیست
از دیروز هی بدتر شد میگفت گوشام درد میکنه بعد سر درد سرگیجه گریه میکرد کم کم حس کردم کلا دیگه چشماشم نمیتونه باز نگه داره فشارشو گرفتم ۶ بود به زور بهش غذا دادم عسل نمک
یکم حالش بهتر شده الان خوابه
ما پدر مادر نداریم با هم زندگی میکنیم دوقلوییم منم معلول جسمی هستم
میشه براش دعا کنین حالش خوب بشه ناراحتم براش
الانم گوشیشو برداشتم با نینی سایت خودش تاپیک زدم حس میکنم باز اینجا میگم اروم میشم