دیشب خیلی خسته بودم رفتم بخوابم بعد یه ۲۰ دقیقه ای گذشت با داد و بیداد از خواب بیدار شدم حالت خواب نبود انگار بدنم بی حس شده بود قلبم گرفت و بعد یچی داشت جدارمیشد یعنی خواب نبود خودم بودم بعد بیدار شدم چند سوره و صلوات و اینا فرستادم دوباره خوابیدم دوباره همونجوری شدم اینقدر وحشتناک که دلم نمیخواست بخوابم همش حس میکردم یچیزیم میشه دیگه تا اینکه مامانم دید حالم بده اومد کنارم خوابید تونستم بخوابم
واسه کسی که از ارتفاع بترسه بالا اومدن یه اشتباه محضه
چیکار کنم بعد امروزم انگار سرم از داخل یعنی حس میکنم مغزم یه درد عجیب داره یا چشامو میبندم همینجوری میشم قلبم یجوری میشه امروز همش یا کم میزنه یا زیاد نمیدونم چم شده خیلی میترسم روز آخرم نباشه الان چند ثانیه خوابم برد بدنم بی حس شد سریع بیدار شدم یا از تو انگار بدنم میلرزه
واسه کسی که از ارتفاع بترسه بالا اومدن یه اشتباه محضه
روحت عجله داشته بره ، ولی مغزت هشیار بوده همینجوری گفتم مطمئن نیستم
بعد امروزم انگار سرم از داخل یعنی حس میکنم مغزم یه درد عجیب داره یا چشامو میبندم همینجوری میشم قلبم یجوری میشه امروز همش یا کم میزنه یا زیاد نمیدونم چم شده خیلی میترسم روز آخرم نباشه الان چند ثانیه خوابم برد بدنم بی حس شد سریع بیدار شدم یا از تو انگار بدنم میلرزه
واسه کسی که از ارتفاع بترسه بالا اومدن یه اشتباه محضه
آخه چرا؟ چیکار کنم بعد امروزم انگار سرم از توریعنی حس میکنم مغزم یه درد عجیب داره یا چشامو میبندم ...
یک صفحه قران بخون بعد پاشو برو یکم راه برو بیرون دم کرده بهار نارنج بخور یک صدقه هم بده بعد با خیال راحت بخواب به حرفام گوش کن به یک دلایلی میدونم دارم چی میگم
ببین خواهش استرس نگیر که بدتره
دختر ی 19 سالم دختری مهربون دلسوز و یک دوست خوب 🙂💚