بعد دوسع روز تو رختخواب بی جون افتادن تاازه امروز پاشدم اشپزخونه و خونه رو مرتب کردم بماند که همزمان تب و لرزم داشتم و گلو درد وبی حالی وسرگیجه اما خسته شدم لز رخت خواب
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
جمعه که با حال بدم رفتم آزمون و بعدشم تا شب درس خوندم و شنبه هم مثلا نرفتم مدرسه استراحت کنم که حیفم اومد یروزمو هم خراب کنم و بازم تا شب درس خوندم
16سالمه !نگید اینجا چیکار میکنی و جای تو نیست و...من تایمی برا اومدن به اینجا که هیچ حتی تایمی برا گوشی بدست گرفتن هم ندارم و هر از موقع هایی تو زمانایی که احساس کردم تنهام،احساس کردم خستم از ادمای حقیقی، احساس کردم نیاز به مشورت از آدمای از خودم بزرگتر دارم و... میام اینجا . نه علاقه ای برا بحث های ۱۸+دارم نه کسی تا حالا میتونه بگه منو تو این بحث ها دیده ... من هر از موقع هایی میام اینجا فقط برا اینکه تو حقیقی خواهر بزرگتر از خودم ندارم و شما همتون عین خواهر بزرگتر من :) و جدی تو شرایطی نیستم که بخوام بخاطرع بهونه سن بلوغ هر غلطی بکنم و بخدا تموم این حرف و کنایه هارو خودم میدونم پس میشه یکم با هم مهربون تر باشیم؟!🥲🫂(شد ۱۷سالم و هنوزم حرفام همون حرفای قابلیت🙃)
من الان 21 روزهه درگیرشم، همسرمم یه هفته است، من سرفه و تب نداشتم رفتم دکتر فقط عطسه و ابریزش بینی، دارو داد سرماخوردگی و استامینوفن و یه شربت که شربته باعث شده سرفه کنم و گلو درد بگیرم
بَعضی اَز نَشدنهای زندگیــت رو بزار بِحساب اینکه اگر میشدن خیلی بَد میشد،پس به خُــــدا اِعتماد کُن