دیشب تا صبح نخوابیدم پسرم نزاشت بخوابم مریض شده همش بیقرارس میکرد
بعد شوهرم ب جای اینکه کمکم کنه غر غرم میکرد بهم ک ساکتش کن ...بلد نیستی ارومش کنی
اینا ب کنار
ظهری زنگ زده میگه شام مامانم اینا میان اونجا
از اونموقع خونه رو مرتب کردم الانم میخوام شام بزارم ولی خیلی خستم
از اونورم وقتی میان اصلا کمک نمیکنن
اعصابم خوردددهههه