2777
2789
عنوان

زندگی با مادر شوهر

915 بازدید | 59 پست

سلام دوستان. حوصلم سررفته گفتم تاپیک بزنم مشورت بگیرم کسی هست... اول از همه بگم من ی اکانت دیگه دارم توی نینی سایت که خواهرشوهرم پیداش کرد و دیگه سراغش نرفتم . یوقت فکرنکنین فیکم🥺

ما یکساله ازدواج کردیم بخاطر یکسری مسائل و قرض و بدهی  مجبوریم بریم خونه مادرشوهرم زندگی کنیم اونا یه سوییت توی خونشون  دارن از راهرو مشترکه و یه اشپزخونه فسقلی هم داره با حموم و دستشویی. اصلا دلم نمیاد خونه ی قشنگمو ول کنم برم اونجا زندگی کنم . حدودا ۱۰۰ میلیون بدهی داریم به فامیل که اگه پول پیش خونه رو بدیم حل میشه و قراره طبقه بالای مادرشوهر اینارو تکمیل کنیم راه عبور جدا که برای این جداگانه وام گرفتیم. و چندماهه دیگه ب دستمون میرسه واسه همین شوهرم گفت بریم اونجا یمدت که پولامونو پس انداز کنیم ما هردومون سر کار آزاد میریم. و بنا به دلایلی مجبوریم زودتر بچه دار شیم و توی اقدامم . خیلی میترسم. خودم از کسایی هستم که میگم تا پول زیاد نداشتین بچه دار نشین . ما اگه تا چندماه دیگه خونه رو بسازیم همه چیمون اوکیه. پس دادن خونه هم صرفا برای اینه که پولامونو پس انداز کنیم و با پول پیش بدهیارو بدیم که فکرمون راحت شه وگرنه بندگان خدا چیزی نگفتن. از طرفی هم میتونم طلاهامو بفروشم بدهیارو بدیم شوهرم قبول نمیکنه میگه سرمایه س. کیا با مادرشوهرشون زندگی کردن خیلی سخته؟ نمیدونم بتونم تحمل کنم یا مادرشوهرم زن خوبیه ولی خوب همشون یخورده اذیت دارن مطمئننا. 

در من زنان بسیاری زندگی میکنند...نبرد میکنند و هر بار یکی بر دیگری پیروز میشود...با این همه ، در من زنیست که دوستت دارد💖

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سرکار بری بیا تحملش راحتره،بستگی به رفتارخودت وماورشوهرت داره،

کارم یه مقداریش انلاین و مجازی و یکمقداریش حضوری. زیاد بیرون از خونه ای نیست.

در من زنان بسیاری زندگی میکنند...نبرد میکنند و هر بار یکی بر دیگری پیروز میشود...با این همه ، در من زنیست که دوستت دارد💖

اسایشت از بین میره.برا من خیلی ادم بدیه من حتی حاضر نیستم در قبال ۱میلیارد پول هم پیشش بمونم.نمیدونم مادرشوهرت چجور آدمیه ولی به هر حال حرفایی پشت سرت در میاد

قاصدک های پریشان را که با خود باد برد،با خودم گفتم مرا هم می‌توان از یاد برد☻️تعلیقی هستم

تحت هیچ شرایطی برای زندگی تو خونه مادرشوهر نرفتم و الان بسیار راضیم اگه هزاربار هم برگردم به گذشته بازم قبول نمیکنم برم اونجا

حتی حلقه هامونو فروختیم طلاهایی که حتی یه بار هم ازشون استفاده نکردم فروختم ولی اونجا نرفتم... 

تو میگی مادرشوهر من میگم فرشته از آسمون 

باز هم اعصاب خوردی و بحث هست... 

اینو همیشه با خودت تکرار کن که تو هیچ کی نیستی که به خودت اجازه بدی به بقیه راحت توهین کنی... در کمال ادب نظرتو بگو اگه نمیتونی مودب باشی پس منو ریپ نزن... من مثل تو حوصله دعوا ندارم... من مثل تو عادت ندارم یقه مردمو واسه طرز فکرشون بگیرم😊
اسایشت از بین میره.برا من خیلی ادم بدیه من حتی حاضر نیستم در قبال ۱میلیارد پول هم پیشش بمونم.نمیدونم ...

زن خوبیه ولی خیییلی سیاست داره که من ندارم. هرچی میخرم با خواهرشوهرم میرن میخرن و به شوهرم صدتا دلیل میارن که لازم داشتن . من خیلی بدم ازین حرکتشون میاد. اما در کل هوامو داره. جدیدنم خیلی با شوهرم تلفنی حرف میزنن انگار خیلی دلتنگن حالا همش همو میبینن😐

در من زنان بسیاری زندگی میکنند...نبرد میکنند و هر بار یکی بر دیگری پیروز میشود...با این همه ، در من زنیست که دوستت دارد💖
تحت هیچ شرایطی برای زندگی تو خونه مادرشوهر نرفتم و الان بسیار راضیم اگه هزاربار هم برگردم به گذشته ب ...

دقیقا منم خیلی به این چیزا فکرمیکنم هرچیم خوب باشه باز اعصاب خوردی هست. ادم با مادر خودشم دعواش میشه گاهی. بیشتر ازین میترسم که شوهرم تحت تاثیرش قرار بگیره. چون شوهرم خداییش خیلی ادم خوبیه و ما باعشق زندگیمونو شروع کردیم. خداروشکر چیزی جز خوبی ازش ندیدم. اما میترسم چون مردا دهن بینن اونم مادرشون

در من زنان بسیاری زندگی میکنند...نبرد میکنند و هر بار یکی بر دیگری پیروز میشود...با این همه ، در من زنیست که دوستت دارد💖
همه چیز بستگی به رفتار دوطرف داره ولی من به شخصه دوست دارم آدم از خانواده خودش و شوهرش دورباشه خیلی ...

منم همین نظرو دارم ولی خب شوهرم قبول نمیکنه میگه طلارو بفروشیم پول بقیه رو بدیم بازم لازم داریم پول پس انداز کنیم ما باید اجاره هم ندیم چه برسه به پول اب و برق و گاز. چون پدرش اصلا اونجا قبول نمیکنه چیزی بگیره ازمون حتی شاید شام و ناهارمون یکی شه. 

در من زنان بسیاری زندگی میکنند...نبرد میکنند و هر بار یکی بر دیگری پیروز میشود...با این همه ، در من زنیست که دوستت دارد💖
زن خوبیه ولی خیییلی سیاست داره که من ندارم. هرچی میخرم با خواهرشوهرم میرن میخرن و به شوهرم صدتا دلیل ...

خب پس شوهرت مثل شوهر من مامانیه.اگه بری پیششون هم اول میره مادرشو میبینه چندساعتی میشینه بعد تو تو خونه تنها.تجربشو داشتم میگم.تمیز کردن راه پله مساله دومه.هرچقدر هم تمیز کنی باز میگه که جلو در خونه منو تمیز نکردی که.مال من خیلی ادم بدیه و حرف دراره.سرزده میاد خونت و خونت که تمیز ترینه میره پیش بقیه میگه خیلی کثیفه و آدم تنبلیه.خداروشکر ما کلا از اون شهر رفتیم و الان هم به خاطر همون حرفا با مادرش حرف نمیزنم

قاصدک های پریشان را که با خود باد برد،با خودم گفتم مرا هم می‌توان از یاد برد☻️تعلیقی هستم
دقیقا منم خیلی به این چیزا فکرمیکنم هرچیم خوب باشه باز اعصاب خوردی هست. ادم با مادر خودشم دعواش میشه ...

نرو... 

حالا فکر نکن یه وقت خودم خیلی پولدارم و نفسم از جای گرم بلند میشه 

ولی به هر قیمتی که شده که حتی تو کوچه و خیابون و محله ای که مادرشوهر زندگی میکنه نرو

دوری و دوستی 

اعصاب خودت راحت تره

اینو همیشه با خودت تکرار کن که تو هیچ کی نیستی که به خودت اجازه بدی به بقیه راحت توهین کنی... در کمال ادب نظرتو بگو اگه نمیتونی مودب باشی پس منو ریپ نزن... من مثل تو حوصله دعوا ندارم... من مثل تو عادت ندارم یقه مردمو واسه طرز فکرشون بگیرم😊
خب پس شوهرت مثل شوهر من مامانیه.اگه بری پیششون هم اول میره مادرشو میبینه چندساعتی میشینه بعد تو تو خ ...

توی مدت عقد که اون سوییت بودم یکی دوماهی شوهرم همیشه اول دنبال من میگشت ولی خب شبا یساعتی میرفت پایین پیششون.

یا یمدت ماموریت بود یبار مامانش ب شوخی گفت زنت برگشته خونه خودتون سریع گفت یه لیوان اب بده بمن برم پیشش. فعلا همچین چیزی از شوهرم ندیدم ولی میترسم تحت تاثیر بشه. چون مردا بعد ازدواج یادشون میاد یه مامانی دارن ک عاشقش هستن. من خونه مادرشوهرم میرم اصن کمکش نمیکنم توی کارا اونموقع هم راهرو رو تا همون دم در خودم تمییز میکردم ی پله پایین تر نمیرفتم .ولی خب مادرشوهرم بدون اجازه میومد تو اتاق ما شاید واسه اینکه ببینه تمیزم یا نه

در من زنان بسیاری زندگی میکنند...نبرد میکنند و هر بار یکی بر دیگری پیروز میشود...با این همه ، در من زنیست که دوستت دارد💖

تازه یبار یه دستبند کادو گرفته بودم و میخواستم بفروشمش چون دوسش نداشتم مادرشوهرم دادش به دخترش بدون اجازه من. گفت از شوهرت اجازه گرفتم اونم گفته باشه. منم انقدر گریه کردم گفتم میخوام برم خونه مامانم اینا. نذاشت گفت درش میاریم الان من فکر کردم تو مثل دخترمی چیزی نگفتم راجبش بهت. شوهرمم میگفت کسی از من اجازه نگرفته بنده خدا خودشم گریه ش گرفته بود. انقدر کولی بازی کردم😑😅

در من زنان بسیاری زندگی میکنند...نبرد میکنند و هر بار یکی بر دیگری پیروز میشود...با این همه ، در من زنیست که دوستت دارد💖
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

🤧🤧🤧

آرزو1388 | 31 ثانیه پیش
2791
2779
2792