با آقا پسری تقریبا دو ساله دوستم
همو خیلی دوس داریم
چند ماهه مادرشون فوت شده
اصلا حال خوبی نداره با گذشت زمان حتی بدتر شده
منم سر ناسازگاری باش دارم
نه میدونم باید بمونم نه میدونم باید برم
رفتار درست چیه
کنارش بمونم ک حالش خوب شه ؟
حق داره همش بی حوصلس و عصبی ؟
تورو خدا کمک کنید
جدیدا امید ب زندگیم نداره میگ بدونم بدون من خوشبخت تری پا میذارم رو خودم برا خوشبختیت
احساس اضافی بودن کردم
هر کاری میکنی ی کاری کن ک حسرت نکردن اون کار در اینده نخوری
هدفتون ازین رابطه ازدواج بوده؟ قبل این اتفاق رفتاراش اذیتت نمیکرد؟
حس میکنم سنت پایینه یا زیاد دوسش نداری اره؟
بنده خدا مادرش و از دست داده درکش کن و توقع شادی خنده و شوخی نداشته باش واقعت خودتو بزار جاش یک لحظه آدم واقعا امید ب زندگیش صفر میشه اگ عاشقی سعی کن کنارش باشی و ارومش کنی
عزیزم درکش کن وکنارش باش سعی کن دلداریش بری خیلی سخته غم مادر باگذرزمان درست میشه یکم بهش فرصت بده
