غالب پزشکا تو زندگی خانوادگی شون چه اخلاقایی دارن با خانواده چجورین

فکنم مغرور و متکبر باشن

اجتماعی_مهربون

بی حوصله بی اعصاب ب خودشون نمیرسن

ادم هایی که وقت ندارن 

خسیسن هستن 

و یه عدشون متاسفانه چشاشون میپره😄

حالا زن  دکترها نیان یقه منو بگیرن 

نظر شخصیمو گفتم 

مال شما رو نگفتم 

خیلی عادی 

این بقیه هستن که توی مهمونی انتظار دارن پزشک مهرش همراهش باشه 

و همه جا رو با اتاق معاینه اشتباه میگیرن

و اگر پزشک بگه تشریف بیارید مطب میگن واه چه خودخواه میخواد ویزیت بگیره

بله خب رفتار خاصی ندارن یکم متقاعدتر حرف میزنن 

من پیششون میشینم حس میکنم در برابرشون هیچی نمیدونم این اذیت کنندس ولی رفتار خاصی ندارن

تو فامیل هستن ولی خیلی رفت و امد نداریم خوبن 

ولی دوتا دوست دارم بشددددت مهربون باحال و پایه و خوش قلب

فرقی با ادمای معمولی ندارن

همونطور که یه خیاط عصبی داریم یه پزشک عصبی داریم

همونطور که یه فروشنده مغرور داریم یه پزشک مغرور داریم

همونطور که یه راننده مهربون داریم یه پزشک مهربون داریم

واقعا چه ربطی داره مگه چون پزشکن ادم نیستن یا چون پزشکن باید همه عین هم باشن

چ سوالایی میپرسیدا

نمیشه گفت همه افرادی که فلان شغل رو دارن فلان رفتار رو دارن

این طبقه بندی خیلی اشتباه وبده

به خاطر کار  خیلی کم میتونن مسافرت برن

یا مهمونی...

 البته همه نه

ما خانم دکتر داریم تو فامیلمون،خیلی با کلاس و مودب و خوشتیپ، با خونواده شون هم بسیار مهربونن

کاملا عادی و معمولی.مثل باقی ادما.

همسر من وقتی فشار کاری داره خیلی عصبی میشه

ولی من خیلی صبورم همیشه هم به درد و دلاش گوش میدم اونم همه چیزو میاد برام تعریف میکنه

من پرستار کودک چندتاشون بودم

اولی خانمه کرمانی و دکتر پوست بود همسرشون شیرازی و دندانساز،یه خانواده داغون و بی فرهنگ و بی شخصیت،اصلا احترام بلد نبودن(میرداماد بودن)

دومی خانم متخصص پوست و اقا جراح چشم(کاملشو فراموش کردم)عالی بودن هم اخلاقیات سرشون میشد هم شخصیت بالایی داشتن(زعفرانیه بودن)

سومی خانم نمیدونم چی چیه چشم(یادم میره باید دفترچمو بخونم)همسرشون ارشیتکت،اونام بافرهنگ و باکلاس بودن(فرمانیه بودن)