بچه بودم ابتدایی بودم
کلاس پنجم میخواستم برم کلاس اول راهنمایی
تابستون بود
بابابزرگم مریض شده بود فکر کنم سرما خورده بود
خونه خالم بود
ما رفتیم اونجا سر بزنم بهش
مامانم میخواست بابابزرگم بیاره خونمون
نمیدونم چیشد از دهنم پرید گفتم خونمون کولر روشنه بدتر سرما میخوره
فکر کنم بابابزرگم ناراحت شد
هم مامانم
دیدم مامانم گریه میکنه 🙄🙄
بعدش آهش گرفت😑😑😑
چند ماه بعدش مریض شده بودم یه ماه بیمارستان بودم