متوجه کارهای مشکوک همسرم شدم و بعد مدتی به یقین تبدیل شد که خیانت میکنه. درگیری لفظی بینمشون پیش اومد و روی من دست بلند کرد.وسایلم جمع کردم و به دعوت مادرم رفتم شهر خودم. جلوی دخترم داشت به همسرم فحش های رکیک و بدی میدادی بچم ناراحت شد و گریه کرد گفت جلو من نگید و جیغ و فریاد و.... مادرم فحش های رکیک تری نثار بچه کرد .گفتم انتقام پدر ۴۰ ساله از بچه ۷ ساله نگیر. جلوش فحش نده بدتر فحش میداد.
😔
بعد شروع کرد به فحش دادن به من. که شوهرت چوب کو .... تو کرده از خونه انداختت بیرون، شوهرت میگفتی خونه می سازه و ... میدون تره بار یه و تو مجرد بودی .... فلانی تو دهنت بود و با فلانی رابطه داشتی و ...😓 که البته صحت ندارن.
بیچاره عصبانی بوده شدید هرچند که کارش اشتباهه
به من گفت تو بدبختی جایی نداری بری از خونه من گمشو بیرون. بچه هام نفرین کرد و فحش داد. و کلی حرف دیگه
این تاپیک بمونه یادگاری از تحمل سختی و مشکلات من. اگر دیدید این تاپیک، برای زیاد شدن تحمل من صلوات بفرستید. ممنونم
شما که شرایط خونه پدری رو میدونید کاش خونه خودت میموندی . الان همسرت از شرایط موجود بیشتر سواستفاده میکنه.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
