دختر عمه من ارشد روانشناسی از یکی از بهترین دانشگاه های ایران رو داره.۵ سال پیش با پسری که حسابدار کارخونه بالاش بود ازدواج کرد و رفت شهر دیگه.اینثدر مشکل داشت که افسردگی شدید گرفته و تو تیمارستان چند بار بستری شد.پدر این آقا هم مخفیانه زن دوم میگیره که بعداً همه میفهمم.۲ سال پیش عمه این آقا برای من اومده که دخترمونو بدین ببریم برای داداش این اقا ما از این دخترعمه پرسیدیم گفتن ندین.بعدا زن داییم گفت این آقا قبلاً دختری رو عقد کردن و چند ماه بعد طلاق گرفتن ولی اصلا به ما چیزی نگفته بودن.مامانم خیلی ناراحت شده بود و منم واقعا نمیدونستم به این بشر بی شعور چی بگم