از هر چی مرد و ازدواجه بیزار شدم واقعا ، مربوط به غریبه هم نیست وقتی پدرم و عمو ها و دایی و ... رو میبینیم حتی اونایی که آدمای خوبین همسر خوبی نیستن به هیچ عنوان ، بعد ازدواج هر اتفاقی هم بیوفته تقصیر میندازن گردن زن ، نمیگن ذاتش خراب بود که خیانت کرد میگن حتما زنش بهش نرسیده ، الان فقط میخوام انقدر خودمو با درس مشغول کنم که همه اینا یادم بره چون وقتی یادم میاد چه ظلم هایی در حق خانما میشه و هیچ کاری نمیتونن بکنن دیوونه میشم واقعا