2777
2789

یکی از جاری هام خیلی فتنه و حسود موقعی که تازه ازدواج کرده بودم یک هفته می موندخونه مون منم حوصله مهمون طولانی مدت نداشتم خونه ش با ما 20 دقیقه فاصله داشت و هر مدتیه یه بار می اومد منم بهش زیاد محل نمیذاشتم و گرم نمیگرفتم هر جا می رفتی پیشت می نشست غذا می پخت در یخچال باز می‌کرد منم سرد رفتار میکردم یکسال طول کشید این رفتارها یکروز به من زنگ زد منم حوصله شو نداشتم گوشی خاموش کردم رفته پیش جاریم اسم اعظم  بد منو گفته که مهمون نواز و نمیدونم دیگه چی گفته معلوم خیلی بد گفته(اعظم خیلی می اومد خونه مون و همه ش خودش دعوت می کرد برا شام ناهار منم احترامش خیلی داشتم هیچ وقت سرد بر خورد نمی کردم) بعد اعظم رفته به  جاریم سهیلا گفته  و کلی حرف دیگه مطمنن بهش( من با سهیلا اصلن حرفی یا صمیمیتی نداشتم یا حرفی بزنم اصلن بینمون مسله نبوده) گفته سهیلا هم رفته اینا رو به عمه شوهرم گفته این عمه شوهرم یه زن دریده و بی آبرو هستش شوهرم بیرون دیده و جلو چند نفر به شوهر گفته زنت اجتماعی نیست زنت اهل رفت و آمد نیست زنت اصلن بلده از همون پذیرایی کنه خیلی حرفای بد دیگه... شوهرم ناراحته و به من سرکوفت میزنه... 

...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

هیچ کدوم مقصر نیستن

تقصیر شوهرته که همونجا نزده تو دهن عمش واز شما دفاع نکرده

باید میگفت مگه خونه ما کاروانسرات وزن من پیشخدمت؟؟ 

ماهی یه بار یه شب نشینی بیاین ببینین تحویلتون میگیریم یا نه

گاهی تابدتر نشه بهتر نمیشه🙃

خودتو بزن مظلومیت به شوهرت بگو پشتم حرف درآوردن😥


به نظرم حق داشتی رو ندی. منم از آدم فضول بدم میاد

مرد از قِبَلِ حادثه راهی بگشاید/ نامرد به خویش و دگران عرصه کند تنگ/ ای غم چه فسونی تو که چون تیغ کنی تیز/ مرد از تو خورَد صیقل و نامرد زند زنگ

با افعیا وصلت کردی 

بگو الان کار زنداداشات درسته ک فتنه ب پا کردن و اینور اونور پشت سر من صفه گذاشتن ک تو اومدی منو میکوبی 

دلم میخاد ادم بی منطقو بخوابونم دهنش 😑

برسرم منت نهادی عاشقت باشم آقا                                این چنین تقدیر کردی عمر شیرین مرا♡یاامام رضا عاشقتم☆

با جاری نه رفت و امد کن و نه صمیمی شو 

بهش هم رو نده بیاد تو خونه ات 

کسی را میشناسم برای اینکه با جاری رفت و امد نکنه رفت سرکار تا حرف و حدیث نداشته باشه 

کسی را میشناسم از محله جاریش رفت که باهاش رفت و امد نداشته باشد 

جاریها حسود و بدجنس و بد ذات هستند

با جاری نه رفت و امد کن و نه صمیمی شو  بهش هم رو نده بیاد تو خونه ات  کسی را میشناسم برا ...

سرکار میرم ازشون دوری کردم اما جاری هام مثل زنهای قدیمی دوست دارن برن خونه اینو اون غیبت کنن البته شاید حق دارن نه سوادی نه شوهری که بزنه دهنشون 

...
خونه پدر شوهر مرحومه البته این جاریم حقش برده بود

چه جاری سلیطه ای همون موقع باید باهاش قطع رابطه میکردی خونه پدرشوهرت هست که هست الان تو داری توش زندگی میکنی وسیله ها وجهیزیت تو خونست حق نداشته بیاد چند روز بمونه با وسیله های تو اشپزی کنه

چه صبری داشتی

سرکار میرم ازشون دوری کردم اما جاری هام مثل زنهای قدیمی دوست دارن برن خونه اینو اون غیبت کنن البته ش ...


شما کارت درسته 

یک مدتی که اینجوری رفتار کنی و سر و سنگین باشی دیگه به اینجوری بودنت عادت میکنند 

منم مادرشوهرم همینطور بود عادتش دادم به احترام متقابل گرچه اول زندگی خیلی پشت سرم و رو در رو حرفهای درشتی زد ولی جوابش ندادم و سر و سنگین بود گفتم رفت و امد فقط با دعوت 

خودمم بی دعوت نمی رفتم 

گاهی میشد تا پشت در خونشون میرفتم ولی تو نمی رفتم

میگفتم من بی دعوت و بدون اطلاع قبلی  خونه بابام هم نمی روم 

وقتی همینجوری وارد خونتون نمیشم یعنی به شما و خودم احترام گذاشتم 

خیلی خیلی خیلی مادر شوهرم و جاریهام سر وثدا کردند شکایت مرا به مامان و خواهرام میکردند بعد کم کم دیدند فایده ای نداره 

این سخصیتش اینجوریه 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز