چون به نظرم خیلی مشکل روانی داشت بچه ننه بود درحدی که جرات نداشت در اتاق و ببنده بدون اجازه مامانش
وضع مالیشون هم خوب نبود اصلا به ما نمیخوردن همش هم زار میزد از همه چی گله داشت افسرده بود ه*یز هم بود همش هم راجبه چیزای... حرف میزد قو و هیکلش افتضاح بود
بعد از من ایراد میگرفت میگفت چاق شو من چاق دوس دارم خودشم از ارس مامانش چن بار کات کرده بود
خسیس و گدا بود چن ماه یه بار به چیز ۱۰هزار تومنی میخرید