بله همین امروز غروب
من با این که از نوجوانی از شیر دادن متنفر بودم
الان که پسرم یک ماهشه با عشق دارم بهش شیر میدم و تمام تلاشم رو میکنم که برای پسرم چیزی کم نزارم
با این که تمام جسمم مریضه و همچنان خونریزی دارم و شقاق سینه گرفتم
اما غروب شوهرم گفت تو میخوای بچه رو شیر خشکی کنی
یک ساعت تمام فقط محکم زدم تو سرم و خودمو کوبیدم
انقدر حرفش برام درد داشت که فقط جیغ میکشیدم حتی مراعات پدرم رو هم نکردم
اخرش هم از حال رفتم
بعد که مادرم بهش زنگ زد که اخه این دختر مگه چکارت کرده که انقدذ خون به جیگرش میکنی گفت من همچین چیزی نکفتم
منم گفتم دیگه برنمیگردم خونه