دوستان ما دور از خانواده ی خودم و همسرم زندگی میکنیم (۹ساعت فاصله)
تازه از مرخصی برگشتیم
الان برادرشوهرم به شوهرم زنگ زده که بیا و ضامنم شو برا وام
همسرم میگه به من مرخصی نمیدن تازه برگشتم
اونم میگه شب با اتوبوس بیا صبح بریم بانک امضا بزن ظهر سوار شو برگرد
میخواد با پول وام واسه زنش طلا بخره ،نیاز واجب ندارن ،دروغ یا راست میگه تا اخر شهریور فرصت دارم وگرنه وامم میسوزه
همسرم اومد خونه من چه واکنشی داشته باشم؟؟؟
به خدا اون زنو بچشو حاضر نشد یه شب تنها بمونن
اینم بگم همسرم راضیه که بره
ببین روتجربه میگم. شوهرت بالاخره میره. بحث کنی قهرکنی. فقط ضررش تو مبینی.
بحث نکن
بذار بره
من حس میکنم چیزی بگی تهش دعوا و بد شدن برای توعه
اگ قسط وامشونو خودشون میدن ک اشکالی نداره
به نظرم نیازی نیس که واکنش خاصی داشته باشی
اگه میتونی باهاش برو
خب بره چه اشکالی داره
داداششه
یک کلام بگو نه
همین
بگو راضی نیستم رفتی برگشتی دیگه من تو خونه ت نیستم
خب بره داداششه دیگه
راه طولانی و خطرناکه شمام حق داری
اما من خودم تو رابطه دوتا داداشا هیچ وقت دخالت نمیکنم
نه من
و نه جاریم
همدیگرو بزنن هم ما دوتا جلو نمیریم
من بودم با همسرم باهم میرفتیم و برمیگشتیم.
هیچوقت درمورد کارایی که برای خانواده هامون انجام میدیم همو منع که نمیکنیم هیچ تشویقم میکنیم
وقتی شوهرت مشکل نداره و راضیه پس هیچی نگو بزار بره
اخلاقیش اینه که با روی خوش همسرتو راهی کنی بره.
ولی من بودم باد میکردم و بهونه پیدا میکردم شوهرم نره و کلی قرشمار بازی در می‌آوردم 😂🤦♀️ دست خودم نیست
اصلا کاریشون نداشته باش مشکل خودشه با اتوبوس بره هرکار کنه بیخود اعصاب خودتو برای این چیزا خرد نکن البته اگه میدونی خوش،حسابه و قسط هاشو پرداخت میکنه والی به هرقیمتی جلوشو بگیر
قصداشو خودش میده دیگه ؟پس فردا نیای بگی قصد طلای جاریمو میدم
