مامانا به دادم برسید چند ماهیه به دخترم مشکوکم دخترم دوازده سالشه هر شب با پدرش میرن مسجد اما چند ماهه با یکی دوست شده که من اصلا دید خوبی بهش نداشتم همش به همسرم می گفتم کمتر ببرش مسجد اما گوش نکرد از وقتی دخترم به این دختره آشنا شده بود حرفاش ، تیکه کلاماش عوض شده بود گوشیشو می برد مسجد تا اینکه امروز یکی به گوشیش پیام داده بود حس کردم پسره، زنگ زدم جواب نداد از خود دخترم پرسیدم گفت دوستم البته نه اون دوستش که مشکوک بودن بهش بگی دیگه، با این شماره به من زنگ زده مال داداششه، من زنگ به مامان دوستش زدم مادره بیچاره داشت سکته می کرد دختره هم می گفت من ندادم گوشی دخترم زنگ زد پسره بود تا جایی می خورد فحشش دادم گفتم به پلیس فتا شکایت می کنم پسره قطع کرد حالا موندم با دخترم چطوری رفتار کنم خودم می دونم دخترم راه بدی رفته اما الان گوشیو ازش گرفتم دیگه نمی دونم چکار کنم از سرش بره آخه سنی نداره موندم بخدا چکار کنم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
بهت حق میدم شوکه شدی و الان تو ذهنت تا تهشم رفتی ولی فکر کنم تنها راهش دوستی با دخترته . مام بهش بگو بهش اطمینان داری میدونی که عاقلی باهاش حرف بزن بگو الان زمان مناسب این دوستیا نیست حتی اگه دیدی صرار داره یکم تا تهش رو بگو بگو که آیندت راب میشه زنگ تفریح پسرایی که امروز ستن و فردا نیستن نشو...
ببین من یه دوره ی راهنمایی یه سری دوست سرویسی داشتم اونا وب نبودن بعد منم بدم نیومد ا مسر همسایه مون که خیلی خوشگل بود و همه دخترا عاشقش بودن دوست بشم یادمه روزی کهمثلا میخواستم به دوستیش جواب مثبت بدم بابام شب نشست منو بغل کرد بوسید فت از همه دنیا بهت بیشتر اطمینان دارم . اصن دنیا دور سرم چرخید همون شد و همون دیگه فهیدم این راه واسه الان نیست ...ادرمم صحبت کرد گفت سن عشق و عاشقی باشه واسه دانشگاه الان زمان درسه و...