دختر خاله ی من سال ۹۸ از شوهرش جدا شد.
من خیلی وقت بود ندیده بودمش
عید امسال دیدمش
فهمیدم با فامیلمون به اسم ندا قهره
یک سال بود با ندا قهر بود
دخترخاله ی من خیلی ها را عامل جدایی شون میدونه
حرف از علت جدایی میزد
من گفتم تو حواست به شوهرت نبوده
سال ۸۸ توی فلان مهمانی شوهرت تا صبح داشته با ندا حرف می زده و تو اصلا حواست نبود(راست گفته بودم) البته شوهرش با ندا دو تایی با هم کوه هم رفته بودند که خود دخترخاله ام میدونه(کلا شوهرش خیلی آزاد بود و این هم خیلی به شوهرش اعتماد داشت)
از حرف من خیلی بدش اومد ؛ یکهو رفتارش با من تغییر کرد و شروع کرد به عیب جویی از من بعد هم با ندا آشتی کرد و خیلی با هم صمیمی شدند .
از همون عید تا الآن دیگه با هم دوست جون جونی شدند و میرن و میان . تازگی هم خونه ی ندا بوده .
به نظر شما من نباید می گفتم دیدم شوهرش تا صبح با اون بیداره؟؟؟؟؟